خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

تازه واردین ۱

بدو ورود - در بدو ورود به کانادا کنترل کنید که مدارک زیر همراهتان باشد:

 

 

·         ویزای مهاجرت کانادا و تاییدیه اقامت دایم برای خود و تمام اعضا خانواده

·         پاسپورت معتبر یا مدرک مسافرتی معتبر برای خود و تمام اعضای خانواده

·         دو نسخه از ریز وسایل شخصی یا وسایل خانه که با خود وارد کانادا میکنید (یکی برای بایگانی خود و دیگری برای افسر گمرک کانادا)

·         دو نسخه از لیست وسایلی که بعدا وارد کانادا خواهید کرد.

این لیست ها باید مشخص کند که ارزش اجناسی که همراه دارید چقدر است.

·         پول همراه به اندازه کافی تا بتوانید مخارج جاریه زندگی مانند اجاره مسکن، غذا، لباس و حمل و نقل را حداقل برای یک دوره 6 ماهه بپردازید. (این مهم توسط سندی که موجودی شما در بانکی در کانادا را نشان میدهد انجام میشود که وجود آن فوق العاده مهم است در غیر این صورت در فرودگاه معطل میشوید.)

این پول برای یک خانواده چهار نفره باید حداقل 12000 دلار باشد. هنگام صدور ویزای مهاجرت، این رقم به شما اعلام خواهد شد.

مدارک بالا را دم دست بگذارید چون باید در فرودگاه باید ارایه کنید.

 

سایر مدارکی که در زیر می آید، شاید بعدا در کانادا بدردتان بخورد

·         شناسنامه یا مدرک تولد

·         مدارک ازدواج

·         مدارک طلاق (در صورت وجود) و سرپرستی بچه ها در این حالت

·         مدارک مدرسه یا فارغ التحصیلی هر یک از اعضا خانواده

·         مدارک فنی و حرفه ای

·         مدارک و نامه های مرجع کاری

·         مدارک تحصیلی و سوابق کاری

·         مدارک واکسیناسیون، دندانپزشکی و ...

·         اصل گواهینامه معتبر ، گواهی نامه بین المللی (هر چند گواهی نامه بین المللی در این لیست وجود دارد اما در عمل برای صدور گواهینامه کانادایی شما نقشی ندارد و همان اصل گواهینامه کافی است)، سوابق بیمه ماشینتان (عملا بدرد نمی خورد!)

·         بک کپی از کل این مدارک - حتما این کپی ها را در محلی غیر از اصل آنها قرار دهید.

هرچند توصیه می شود که از کلیه مدارک خود ترجمه به انگلیسی داشته باشید اما پول خود را در این راه ترجمه دور نریزید چون این ترجمه ها که توسط دارالترجمه ها در ایران ترجمه شده و به تایید وزارت امور خارجه هم رسیده، اینجا در کانادا عملا اعتبار ندارد. اینها فقط مترجمین مورد تایید خود را قبول دارند. پس اینجا باید دوباره هزینه ترجمه را متحمل شوید.

  

 ارادتمند

رامین

O Canada

سلام 

به دستور آقا محسن گل گلاب لینک دانلود سرود ملی کانادا (O Canada) رو در زیر تقدیم می کنم :

  http://www.pch.gc.ca/pgm/ceem-cced/symbl/anthem-eng.cfm 

 

ارادتمند 

رامین

شرایط سرمایه گذاری در کانادا

١ـ مهاجر مستقل شامل تبعه خارجی بالای هیجده سال باشند.

 

٢ـ سرمایه گذار باید حداقل 3 سال تجربه مدیریتی داشته باشد.

ـ سرمایه گذاری در زمینه زراعی ـ تجاری و صنعتی بوده، انتفاعی و قانونی باشد.

ـ برای دولت یا یکی از ادارات و ارگانهای آن

ـ برای یک موسسه بین المللی

٣ـ دارای سرمایه خالص هشتصد هزار دلار بوده که از طریق فعالیتهای اقتصادی قانونی به دست آمده باشد.

٤ـ در چارچوب قانون به قصد اقامت و سرمایه گذاری در کبک بیاید.

***
اقدام جهت سرمایه گذاری پنج سال خواهد بود و شرکت نمایندگی یا سرمایه گذار این مبلغ را نزد سرمایه گذاری کبک یا یکی از شعبات آن به منظور مالی برنامه مهاجران سرمایه گذار جهت کمک به موسسات اقتصادی سپرده گذاری می کند.

* مهاجر سرمایه گذار مبلغ چهارصد هزار دلار کانادا را با شرکت نماینده که از قبل با سرمایه گذاری کبک یا با یکی از شعبات آن موافقتنامه امضا کرده است به مدت 5 سال به سپرده می گذارد.

* سهم نقد سرمایه گذار از نوع سرمایه گذاری که می کند ثابت بوده و در تمام طول مدت افزایش پیدا نخواهد کرد و سود یا بهره ای به آن تعلق نمی گیرد.

* اگر مهاجر سرمایه گذار مبلغ 400000 دلار کانادا را نقدا ندارد می تواند مبلغ 120000 دلار کانادا (حدود 60 میلیون تومان) را به شرکت سرمایه گذار بدهد و مابقی 280000 دلار کانادا را شرکت سرمایه گذار برای شخص وام دریافت می کند و مبلغ 120000 دلار بابت بهره 280000 دلار در مدت 5 سال کسر و به مهاجر سرمایه گذار برگرداننده نمی شود.

* دریافت اقامت دائم از این طریق برای مهاجر سرمایه گذار هیچ گونه شرط تجاری را به همراه نخواهد داشت و شخص مهاجر هیچگونه تعهدی در راه اندازی تجارت و ایجاد شغل برای بیش از 1 نفر کانادایی را نخواهد داشت. مهاجرت از این طریق برای افرادی که سرمایه های قابل توجه دارند و به علت کثرت کار و مشغله فکری و سن قادر به ایجاد تجارت اشتغال زایی در کانادا نیستند بهترین و مناسب ترین راه است.

* مهاجرت این افراد در مدت یک تا دو سال انجام خواهد شد و 80% مصاحبه در ایالت کبک انجام خواهد شد در ظرف مدت 6 ماه. شخص سرمایه گذار مستقیما برای مصاحبه به ایالت کبک دعوت خواهد شد و پس از مصاحبه و موافقت افسر مبلغ سرمایه گذاری را واریز خواهد کرد. در صورت دریافت نکردن ویزای ایالت کبک پرونده شخص در سوریه رسیدگی خواهد شد و مدت رسیدگی به پرونده طولانی تر خواهد بود.

 

ارادتمند 

رامین

انواع ویزا

ویزای موقت


ویزای تحصیلی: یکی از معمول ترین نوع ویزاهای موقت ویزای تحصیلی می باشد

       ویزای ویزیتوری:  می تواند به شهروندان کانادایی و یا مقیمان کانادا کمک کند تا از خویشاوندان خود که در خارج از کانادا زندگی می کنند دعوت کنند

ویزای اقامت


 خانوادگی
 کار
 تجارت

 ویزای خانوادگی: تمام شهر وندان مقیم کانادا ممکن است از همسر یا والدین خود حمایت کنند تا به کانادا مهاجرت کنند

 ویزای کار: اگر شما حداقل یک سال سابقه کار دارید. اگر شما منابع مالی کافی برای شروع یک کار را دارید. اگر شما امتیاز کافی در کلیه بخش های ششگانه امتیاز بندی را کسب کنید، ممکن است صلاحیت لازم را برای قرار گرفتن در یکی از طرق مهاجرت که در بالا ذکر شد، داشته باشید

 ویزای تجارت: این نوع از ویزا شامل سه قسمت می شود

کار آفرینان: اگر شما دو سال سابقه کار در امر تجارت دارید و ارزش خالص منبع مالی شما حداقل 300000 دلار کانادا می باشد، شما ممکن است صلاحیت لازم برای مهاجرت از این طریق را داشته باشید

سرمایه گذاری: اگر شما دو سال سابقه کار در امر تجارت دارید د و ارزش خالص کل دارائی های مالی شما حداقل 800000 دلار کانادا می باشد و می توانید مبلغ 400000 دلار کانادا در کانادا سرمایه گذاری کنید. شما ممکن است صلاحیت لازم برای قرار گرفتن در این گروه را داشته باشید

 شغل آزاد: اگر شما دو سال سابقه کار در اداره کردن یک مزرعه را دارید و یا سابقه فعالیت حرفهای ورزشی و ، فرهنگی یا تربیتی دارید (مثلاًا موسیقی دان) شما ممکن است صلاحیت لازم برای قرار گرفتن در این گروه را داشته باشید. 

 

ارادتمند 

رامین

فناوری اطلاعات در کانادا

کشور کانادا در نظر دارد که در عصر اطلاعات یکى از قطبهاى مطرح در این فناورى شناخته شود . از این رو با توجه به هدفهاى تعیین شده و سیاستهاى صحیح دولتمردان این کشور در طى سالهاى اخیر، در کلیه زمینه هاى فناورى اطلاعات سرمایه گذاریهاى ویژه اى انجام شده است. از جمله آنکه با اتخاذ سیاستهاى مناسب سعى دارد که نیروى انسانى کشورهاى در حال توسعه را به کشور خویش فراخواند
نمونه بارز این مورد، مهاجرت خیل عظیمى از تحصیل کرده هاى کشور خودمان بالاخص در زمینه فناورى اطلاعات به این کشور طى سالیان اخیر است
بخش ICT سهم به سزایى در رشد کانادا این سالها داشته است. در سال ١٩٩٩، سهم فناوریهاى ارتباطات و اطلاعات کانادا (ICT ) در تولید ناخالص داخلى (GDP) ٣/٤٣ میلیارد دلار بوده است که در واقع ٨/٥% اقتصاد کل کشور است
در حالى که رشد اقتصادى در کانادا در سال ١٩٩٣ تنها ٣/٣% بود، رشد سالانه بخش ICT از آن سال تاکنون برابر ١/١٠% بوده است. این رشد سریع نشان مى دهد که در سال ١٩٩٣ سهم ICT ١/١٤% تولید ناخالص داخلى (GDP) و در سال آخر ٥/٢٣% آن بوده است
طى سالهای١٩٩٣- ١٩٩٩ صنایع تولیدى در بخش ICT ، به نسبت صنایع خدماتى رشد سریعترى داشته‌اند (٤/١١% در هر سال در مقایسه با ٧/٩%). از بین صنایع تولیدى نیز، تجهیزات کامپیوترى و قطعات و لوازم الکترونیکى رشد بیشترى داشته¬اند
همانطور که گفته شد سهم ICT نسبت به تولید ناخالص داخلى کانادا در سال ١٩٩٩، ٣/٤٣ میلیارد دلار است که این رقم نشان مى دهد که این بخش نسبت به سال ٩٨، در قیاس با افزایش ٣/٤% GDP کل کشور ، ٤/٢٠ % افزایش داشته است
بین سالهاى ٩٨ و ٩٩، تنها چهار صنعت، رشد بالاتر از متوسط رشد ICT (٤/٢٠%) داشتند که آنها به ترتیب عبارتند از
- ارتباطات و انرژى  با ٩/٥٤% رشد
- تجهیزات مخابراتى با ٣/٣٧%
- تجهیزات کامپیوترى با ٥/٢٥%
- خدمات کامپیوترى و نرم افزار با ٤/٢٣% 

 

ارادتمند 

رامین

شکایت

سلام 

 

آخه دوست عزیز رفیق گرامی 

این رسمشه 

تشریف میارین ... قدمتون سر چشم 

دیدن میکنید ... خدا رو شکر

چرا یه نظر نمی گذارید ؟! 

اقلا یه سوالی پیشنهادی انتقادی چیزی بکنید تا ما هم دلمون خوش بشه !!! 

ارادتمند 

رامین 

روز اول ورود به کانادا کجا اقامت کنید؟

همه می دانند که اگر بشود لااقل یکی دو هفته ای را پیش دوست و آشنایی بمانند خیلی خوب است. هم وقت دارند دنبال خانه بگردند هم فرصت دارند برای گرفتن سینکارت – کارت بیمه اجتماعی (ربطی به بیمه درمانی ندارند و در واقع شماره ملی شما محسوب می شود و بواسطه آن اجازه کار خواهید داشت)، اقدام کنند.

اما اگر کسی را نداشتید که در این مدت پیشش بمانید چه؟
آن وقت باید محلی برای اقامت با قیمت مناسب پیدا کنید تا در این مدت به آنجا بروید. یادتان باشد قیمت مناسب یعنی جای کوچک – که برای شما که با چند چمدان میایید کانادا کوچکتر هم بنظر خواهد آمد- و در هتل – یا مهمانخانه ای نه چندان پر ستاره.

نکته این است که مکان اقامت شما داخل شهر و به مترو نزدیک باشد و تمیز و مرتب باشد. هزینه ای که باید در نظر بگیرید بین هفته ای 250$ تا 400$ خواهد بود (یادتان باشد که مالیات هم باید روی آن پرداخت کنید که باید هزینه را در 1.15 ضرب کنید.)

بعضی از مهمانخانه ها پیشنهاد صبحانه در عوض هزینه اضافه را هم می کنند. شما خودتان می توانید با هزینه کمتر از دو دلار در روز صبحانه بخورید پس اگر هزینه زیادی پیشنهاد می کنند و می توانید آنرا نگیرید، از پذیرش هزینه اضافی امتناع کنید.

اگر برای صبحانه فردا صبح و حتی ناهار فردایتان مقداری خوراکی به شکل بیسکویت و کنسرو آورده باشید که مجبور نخواهید شد همان سر شب خرد و خسته به خرید بروید. توصیه می کنم تا پیدا کردن فروشگاههای بزرگ توی شهر نظیر
No Frills, Food Basics, IGA

و بعد از نظر درجه بندی هزینه با حدود 15% قیمت بیشتر
Loblaw's, Dominion
از خرید بیشتر از خوراک مورد نیاز 3 وعده پرهیز کنید. در تهران ما عادت به خرید از بقالی و سوپر مارکت های فسقلی داشتیم – که خودشان فکر می کردند خیلی بزرگ و جامع هستند. در تورنتو این نوع بقالی ها گرانفروش هستند و در حدود 20 تا 30% گرانتر از سوپر مارکت های بزرگ از شما پول می گیرند.

یادتان باشد که آپارتمان های اجاره ای معمولا سر ماه خالی می شوند، اما الان که دولت و بانکها تسهیلات خرید خانه را زیاد کرده اند عده کثیری به سوی خرید آپارتمان رفته اند و آپارتمان های اجاره ای شدیدا روی دست شرکت های اجاره دار مانده اند و بهمین دلیل ممکن است بهتر با شما راه بیایند و وسط ماه هم با شما قرارداد اجاره ببندند.

بطور روتین شرکتهای اجاره دار از شما یک نامه از محل کار می خواهند که در آن حقوق شما ذکر شده باشد. که با توجه به اینکه شما تازه آمده اید و دسترسی به چنین نامه ای ندارید می توانید پیشنهاد کنید که کرایه شش ماه از پیش بدهید و تا جاییکه من شنیده ام 99% آنها موافقت می کنند(خصوصا در این شرایط پیدا نشدن مستاجر). بعدا هم که موقع تمدید قرارداد شش ماهه شد یک نگاهی به دیگر ساختمان های اجاره ای داشته باشید و شاید بتوانید مکان بزرگتری یا مجتمعی با امکانات بیشتری را با همین قیمت یا ارزانتر پیدا کنید. یادتان باشد حسن شهرت و خوشنامی در کانادا هسته مرکزی موفقیت شماست و شرکت صاحب ملک بعدی با مدیریت ملک قبلی برای تحقیق در مورد شما تماس خواهد گرفت پس سعی کنید ارتباط خوب و مثبتی را با ایشان حفظ کنید.

ضمنا با توجه به اینکه شما حداقل و طبق پرونده مهاجرتی تان برای مهاجرت تک نفری (10500$) و برای مهاجرت دو نفری (12500$) با خود پول آورده اید باید بتوانید اجاره شش ماه را که (برای یک سوییت متشکل از یک فضای زندگی و یک آشپزخانه و یک سرویس دستشویی توالت و حمام حدود 4900$ - با کمی بالا و پایین، و برای یک آپارتمان یک خوابه با همان مشخصات حدود 6000$) خواهد شد، بپردازید.

در طول این شش ماه هم توکل به خدا یاری تان خواهد کرد و شغلی برای پوشش هزینه های زندگی و گذاشتن سنگ بنای آینده تان در کانادا پیدا خواهید کرد.

چند نقطه قابل توصیه برای گشتن بدنبال آپارتمان جهت اجاره عبارتند از:

خیابان دیویس ویل
Davisville Ave
برای دسترسی به این خیابان با متروی خط یانگ به ایستگاه دیویس ویل بروید و بعد از خروج از ایستگاه از تقاطع چراغ دار به سمت شرق تقاطع (تقاطع یانگ و دیویس ویل) بروید. در این خیابان و کوچه پایینی آن چند مجتمع بزرگ ساختمان اجاره ای است که سوییت یک خوابه و دو خوابه های مناسبی دارند و الان تعداد زیادی از آنها خالی مانده اند.

خیابان ارسکین
Erskine Ave
برای دسترسی به این خیابان با متروی خط یانگ به ایستگاه اگلینتون بروید و بعد از خروج از ایستگاه به سمت شمال شرقی چهار راه یانگ و اگلینتون بروید و به سمت شمال بروید و بعد از عبور از دو تقاطع به سر خیابان ارسکین می رسید. در این خیابان – خصوصا ضلع شمالی آن و در فاصله دویست متری از سر کوچه چند مجتمع اجاره ای بزرگ هستند که از نظر ظاهر تمیز و مرتب و از نظر امکانات خوب هستند.

تقاطع خیابان شپرد و خیابان دان میلز
Sheppard and Don Mills
این تقاطع که در کنار آخرین ایستگاه متروی خط شپرد واقع شده در ضلع جنوب شرقی دارای دهها ساختمان مرتفع و متوسط اجاره ای است که صدها واحد از آنها برای اجاره رفتن آمادگی دارند.

موارد ذکر شده همگی در بهترین مکان های شهر برای جستجوی منزل اجاره ای مناسب هستند و ضمن دسترسی به مترو – که مهمترین وسیله نقلیه شهر است- از امنیت و آرامش بهتری نسبت به محله های شرقی یا غربی تورنتو برخوردارند.

و اما این نشانی ها و تلفن ها از طریق دوستان به من رسیده که برای اسکان موقت چند هفته ای قابل مطالعه هستند و شاید گره ای از کار شما باز کنند. من خودم این محل ها را ندیده ام و اطلاعی در مورد کیفیت سرویس یا مکان آنها ندارم.

توصیه می کنم قبل از حرکت از ایران با کارت تلفن با آنها تماس بگیرید و آدرس دقیق و قیمت دقیق اتاق یک تخته یا دو تخته و امکانات هر اتاق و داشتن و یا نداشتن جا را با آنها چک کنید. اگر هم نشد بیایید توی فرودگاه پیرسون تورنتو و از آنجا زنگ بزنید و چک کنید و بعد یک تاکسی بگیرید و آدرس را بدهید به تاکسی. اگر پنج شش چمدان باخود بیاورید دیگر توی تاکسی جا نخواهند شد و موقع خروج از درب به مسوول ایستاده در کنار درب بگویید که نیاز به یک ون ( بر وزن من) دارید و از او بخواهید برایتان یک ون صدا کند. هزینه تاکسی طبق آخرین آمار حول و حوش 35$ و هزینه ون در حدود 60$ می شود:


BAY Hotel, 650 Bay Street, Toronto, On, M5G 1M8 Tel: 4169718383 Rate $250/week.

2011
Dundas Street West

Tel: 4165368824 Rate $19.95/night
Broadview/Queen
Tel: 4164664289
Rate $100/week
Gladstone Hotel
Tel: 4165314635 Rate $105/week or $35/day
 

 ارادتمند 

 

رامین

مدارک تحصیلی ایران و ارزشیابی آنها در کانادا

سلام 

 

 من زیاد اطلاعاتی در مورد ارزشیابی و معادل سازی مدارک بالاتر از دیپلم ندارم ولی تا برای قبل از دیپلم یه چیزایی میدونم که کلا همه رو می ریزم روی دایره . 

مدارکی که ما تا قبل از دیپلم در ایران میگیریم و می بریم کانادا با مدارک خود اونها چند تفاوت داره که بخاطر این تفاوتها باید مدارکمون ارزشیابی و معادل سازی بشه :  

 

۱-  مدارک تحصیلی ما در قبل از دیپلم از نظر سطح ریاضی و فیزیک و شیمی خیلی بالاتر از اونهاست یعنی اونها ما رو به عنوان خدای ریاضیات و  فیزیک و شیمی می شناسند ولی ( زیاد خوشحال نشید ) چون زبان بلد نیستیم مثل گنگها می مونیم و اصلا نمی تونیم به اونها نشون بدیم که ما این درسها رو بلدیم ( البته فقط چند ماه اول ) ولی بعد از چند وقت که زبانمون راه بیفته دیگه میشیم شاگرد اول کلاس . آخه برای مثال بنده از منابع آگاه شنیدم دیفرانسیل و انتگرال پیش دانشگاهی ما در سطح ریاضیات ۲ دانشگاه اونهاست یا فیزیک دیپلم اونها یه مقداری از فیزیک اول دبیرستان ماست یا اونها ضرب و تقسیم رو از دبیرستان شروع می کنند . 

 

۲-  و حالا از نظر زیست شناسی ، از نظر زیست شناسی اونها در دبیرستان زیست رو بصورت کاربردی می خونند و بیشتر شبیه بخش زیست شناسی درس علوم دوره راهنمایی ماست برای همین این از اون درسهایی هست که حتما باید بگذرونیم . 

 

۳- بخش اصلی اینجاست  ، ما تو ایران ادبیات فارسی می خونیم ولی ادبیات انگلیسی یا فرانسه که نمی خونیم . البته به گزارش از یک منبع نسبتا مطمئن شما اونجا میتونید زبان دومتون رو فارسی انتخاب کنید که از این نظر ما واحد هاش رو گذروندیم ( خود کانادایی ها باید یکی از زبانهای انگلیسی یا فرانسه رو به عنوان زبان اصلی و دیگری رو به عنوان زبان دوم در دوره تحصیلی انتخاب کنند )  ولی باید واحد های ادبیات زبان اصلی رو بگذرونیم .  

 

۴- ما در ایران یک سری درس خوشگل مثل دینی و دفاعی داریم که اونجا اصلا مورد قبول نیست و برای اینکه تعداد واحدهاتون به تعداد نیاز برای دیپلم گرفتن بشه باید بجای اونها درسهای علوم انسانی مثل فلسفه و منطق و زیست شناسی بگذرونید که البته به تقویت زبانتون هم کمک می کنه .  

طبق تحقیقات بنده شما اگر قبل از اتمام پیش دانشگاهی برید اونجا اونها اصلا دیپلم رو قبول ندارند چون ما دیپلم رو 11 ساله میگیریم و اونها 12 ساله ولی اگر پس از اتمام پیش دانشگاهی هم برید باید برای تبدیل دیپلم یک سری از درسها رو بگذرونید .  

 

به توصیه یکی از منابع این دفعه کاملا اگاه و مطمئن اگر شما عجله ای برای تمام کردن تحصیلتون ندارید و وقت کافی و پول بابی ( منظور پول پدر  یا همون بابا ) برای امرار معاش دارید بهتره زیاد برای ورود به دانشگاه عجله نکنید و خوب در دبیرستان پایه درسهاتون رو قوی کنید و واحد هایی که در ایران با نمره پایین گذروندید دوباره با نمره بالا بگذرونید ( اخه برای مثال ریاضی اول دبیرستان رو با 15 پاس کردی بعد میری اونجا مسئول پذیرش دانشگاه میگه تو چطور ضرب و تقسیم رو با 15 پاس کردی  ، هرچی قسم می خوری بابا اینا که من با 15 پاس کردم حل معادله درجه سوم و رسم توابع بوده نه ضرب تقسیم باور نمی کنه .)   

در مورد مدارک بالای دیپلم باید بگم اونها در دانشگاههای معتبرشون بیشتر مدارک دانشگاههای دولتی معتبر ایران رو قبول دارند . برای مثال کسی که لیسانس برق دانشگاه شریف تهران رو داره میتونه به انتخاب خودش توی هر کدوم از دانشگاههای کانادا بدون هیچ امتحانی وارد بشه و فوق لیسانس بگیره .البته اگر شما دوست گرامی از اون دسته ای هستید که مدرکتون از دانشگاه آزاد هست زیاد غصه نخورید چون شما هم با امتحان و گذروندن دوباره  بسیاری از دروس میتونید وارد دانشگاه بشید . و البته اگر از دوستان فارغ التحصیل از دانشگاه پیام نور هستید ( با حفظ احترام ) مدارک شما تنها به درد ایران می خوره و بس .  

طبق آخرین اطلاعات موسساتی در شهرهای بزرگ کانادا هستند که بصورت خصوصی اقدام به اموزش دروس دانشگاهی می کنند که البته مدارک اونها ارزش چندانی نداره ولی با گرفتن پذیرش از اونها میتونید ویزای تحصیلی کانادا رو بگیرید که البته به همین خاطر هزینشون خیلی زیاده .

نکته قابل ذکر در اینجا این است که بعضی رشته های خاص مثل برق  ، ساختمان  ، پزشکی و آموزگاری شما اگر خدای درس و تجربه و با سابقه کار 100 ساله هم باشید باز هم باید برای گرفتن اجازه ی کار و کار در رشته خودتون کلاسهایی رو برای یاد گرفتن استاندارد های روز کانادا ( -دنیا ) بگذرونید چون این رشته ها با جان و  نسلهای آینده ارتباط دارند .  

در اخر اضافه می کنم اطلاعات بالا تنها اطلاعات کسب شده و شخصی از طرف من بوده و به واسطه این مطالب بنده هیچ گونه مسئولیتی رو قبول نمیکنم .  

ارادتمند  

رامین

علل رد شدن در مصاحبه مهاجرت - جا به جا شدن در کانادا

سلام  

یکی از دوستان یک سوالی کرده بودند که دیدم ممکنه سوال خیلی از دوستان باشه و ترجیح دادم بصورت علنی جواب بدم .  

سوال این دوستمون این بود که چرا بعضی ها توی مصاحبه رد میشوند ؟! آیا بخاطر عدم توانایی در زبان هست یا دلیل دیگری داره ؟! 

در جواب این دوست عزیز باید بگم رد شدن در مصاحبه سه دلیل میتونه داشته باشه که بنده هر کدوم رو به صورت کامل و با مثال در زیر توضیح میدم : 

1-      عدم اثبات ادعاها : شما قبل از اینکه برای مصاحبه دعوت بشید یک سری فرم و مدارک ارائه میدید که حاوی ادعاها و خصوصیاتی هست که شما بر طبق اونها خودتون رو لایق برای مهاجرت به کانادا دونستید ولی زمانی که برای مصاحبه دعوت میشید نمی تونید اون ادعاها و خصوصیات رو ثابت کنید و انها با یه لبخید ملیح شما رو رد میکنند . برای مثال شما شما ادعا میکنید که توانایی بردن n دلار پول رو به کانادا دارید ولی زمانی که برای مصاحبه دعوت میشید وقتی از شما مدرکی دال بر توانایی تون می خوان با ترس و لرز میگید بنده فعلا کارخونم گرو بانکه و خونم رو هم فروختم که یه خونه نو بخرم و یک سرمایه گذاریم فلان جا کردم که هنوز سود نداده .اونها هم یا میگند شما من کل دروغ میگید ( البته به طور محترمانه ) یا خیلی بهتون لطف میکنند و میگند برو یک سال دیگه داراییت رو جمع کن و گواهی و رسید کن و بیا اینجا تا از نو با هم حرف بزنیم . یا برای مثال شما ادعا میکنید مهندس صنایع هستید و وقتی برای مصاحبه تشریف میبرید به شما میگند خوب جناب مهندس شما مدرک تحصیلیتون از کدوم دانشگاهه ؟! شما هم میگید مهندس ، مدرک تحصیلی ، بابا من چهل سال توی کارخونه کار کردم ، سه سوت هر دستگاهی رو براتون می بندم و باز میکنم ، مدرک می خواید چیکار ، من دیپلمه هستم ولی همه بس که کارم خوبه بهم میگند آقا مهندس . اونها هم میگند پس شما می خواستید با نوشتن اینکه مهندس هستید ما رو گول بزنید . ما اصلا به شما ویزا نمیدیم . اینه که ادعا تون رو نمی تونید ثابت کنید . 

2-      عدم توانایی صحبت : شما پا میشید میرید سوریه که مصاحبه کنید . تا اون افیسر میاد با شما صحبت کنه میبینید این حرفهای چرت و پرت یزنه ، به یه زبونی حرف میزنه که شما نمی فهمید . بعد هاج و واج نگاهش میکنید . اونم میگه شما چطور وقتی نمی تونید اصلا حرف بزنید میخواید برید کانادا . بای بای ( البته این تیکش رو هم چند بار تکرار میکنه و هم با دست نشون میده که خوب شیرفهم بشید ) 

3-      عدم کارآمدی : شما میرید بای مصاحبه . مدرک تحصیلیتون بالاست و گواهی مبنی بر اون رو هم دارید . خیلیم خوب با آفیسر به انگلیسی و فرانسه و روسی و ایتالیایی و ... ( ادامه بدید تا به سواحیلی و زبان باکومبایی برسید ) صحبت میکنید . ولی یکهو یارو میگه شما به درد جامعه کانادا نمی خورید . اینجاست که دوباره همون قضیه بای بای تکرار میشه . برای مثال رشته شما کویر شناسیه . آفیسر میگه آخه مرد مومن مگه تو کانادا کویر هست که می خوای برای اونجا ؟! بای بای . یا رشته شما ساختمانه ولی یه طلا فروشی دارید . آفیسر میگه آخه تو تا حالا بیل دستت گرفتی که می خوای برای کانادا کار ساختمان بکنی ؟! بای بای . یا اینکه رشته شما کشاورزیه . آفیسر میگه شما سابقه کارت چقدره ؟! میگی خیلی زیاد ، امسال باغچه خونم مادر زنم اینا رو من گلکاری کردم . اونم میگه ما اصلا تو کانادا مهندس کشاورزی نداریم ، ما کشاورز داریم ، باید کشاورزی بلد باشی نه مدرک داشته باشی !!! بای بای . 

یه سوال دیگر هم کرده بودند : شما فرمودید بعد از اینکه تو کبک لندد کردی میشه بری مثلا انتاریو ولی سوال اینه که شما وقتی کبک لندد میشی بالطبع کارت بهداشت و  PRو سایر مدارک کبکی میگیری آنوقت چه جوری میشه با مدارک کبک تو انتاریو زندگی کرد ؟؟؟

بنده باید به این دوست گرامی چند مطلب رو عرض کنم : 

1 – شماره ملی (SIN) و کارت  PR در کل کانادا معتبر و کارت اون ملیه و از ایالتی به ایالت دیگه هیچ فرقی نداره . 

2 – کارت بیمه هر ایالت پس از درخواست برای اولین بار چند وقتی زمان میبره تا صادر بشه ولی اگر شما کارت بیمه یک ایالت رو داشت باشید و با اون کارت به اداره بیمه ایالت دیگری مراجعه کنید بلافاصله و همون روز کارت بیمه قبلیتون رو باطل و یک کارت بیمه اون ایالت رو برای شما صادر میکنند .

 

ارادتمند

 

رامین

اولین احساسات

سلام

امروز می خوام در مورد اولین روزهای پس از رسیدن به کانادا براتون صحبت کنم .

الان شما اون صحنه ای رو تصور کنید که رسیدید کانادا و از هواپیما پیاده شدید .

اول باید برید و بارهاتون رو تحویل بگیرید ( اگر بارهاتون دیر رسید میتونید اول برید به باجه مهاجرت ) .

بعد باید برید باجه مهاجرت و مدارکتون رو تحویل بدید و مدارک مربوط به کارت PR و شماره ملی  (SIN)  و کارت بیمه درمانی رو پر کنید .

بعد میرید یه هتل یا اگر اقوامی دارید میرید خونه اقوامتون ( کنگر بخورید و لنگر بیندازید ) .

از فردا صبح گشت و گذار در کوچه های شهر و شناختن کانادا شروع میشه . چیزهایی که می بینید که حتی دربارش نشنیدید . ولی بعد از یک مدتی همین رفتارهای خیلی خیلی عجیب هم عادی میشه و حتی دیگه به چشم نمیاد .

یک ماهه اول خوبه چون همه چیز جدیده و همش در حال اکتشافید .

بعد از اون یک ماهه دیگه دخل و خرج و زندگی کانادایی واقعی دستتون میاد . یواش یواش دلتون هوای مش صفر رفتگر خیابون ناصرخسرو رو میکنه . یواش یواش دلتون می خواد مثل هر شب جمعه برید خونه خانوم جونتون و قرمه سبزی بخورید .

اما زیاد نگران نباشید چون این دوره هم رد میشه و میگذره . به تدریج به کانادا و اون نوع زندگی عادت میکنید . یاد میگیرید باید چطور بپوشید ، چطور بخورید ،چکار بکنید و زندگیتون یه شکل اولیه میگیره .

حالا دچار افسردگی ثانویه میشید ( من اسمش رو میگذارم خر و خرما ) . در این نوع افسردگی همونطور که استاد فرمودند شما هم خر رو میخواید و هم خرما رو . دوست دارید با دلار کانادا و جاذبه های کانادا زندگی کنید ولی هنوز مش صفر و قرمه سبزی یادتون نرفته . الان همچین بفهمی نفهمی سرتون میشه که کانادا چه نعمتیه ولی بازم میگید خوب قرمه سبزی هم نعمته .

ولی این احساس هم موندگار نیست . یواش یواش جای قرمه سبزی رو مک دونالد و جای مش صفر رو مستر جونز میگیره .

حالا دیگه این احساسات خفه میشه و دیگر خودنمایی نمیکنه . از این به بعد این احساسات فقط یه سفر کوتاهی به ایران میکنید بروز میکنه ولی در اون دوران خیلی خیلی سریعتر رفع میشه .

با عرض معذرت از خوانندگان عزیز چون من هنوز درسم رو می خونم و سرم شلوغه بیش از این فرصت نوشتن ندارم. امیدوارم مرا ببخشید !!!

ارادتمند

رامین