خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

شکوایه

سلام دوستان 

انگار بنده مطالب خیلی مزخرف مینویسم که هیچ یک از دوستان یک نظر هم نمیدند . 

بنده مشکل ندارم که میام و مطالبی از زندگیم رو روی اینترنت برای شما مینویسم که شما حتی زحمت یک نظر هم در قبال اون ندید ها ! 

لطف کنید اگر بنده هر روز خودم رو ملزوم به نوشتن یک پست میدونم شما هم هر وقت که سری به بنده میزنید و اطلاعاتی میگیرید یه نظر خشک و خالی بنویسید که بدونم این وقتی که میگذارم الکی صرف نمیشه ! 

منتظر نظرات شما هستم ! 

ارادتمند 

رامین

پناهندگانی که از طرف دولت حمایت میشوند

سلام

 

پناهندگانی که از طرف دولت حمایت میشوند مستحق دریافت کمک های زیرزمیباشند : 

- پذیرش در فرودگاه و انتقال به اقامتگاه موقت .

- دریافت وام جهت پوشش دادن هزینه عزیمت به کانادا ، آزمایشات پزشکی و مخارج مربوط به نیازهای ابتدایی در دوران ابتدایی اسکان .

- کمک نقدی یا جنسی برای تهیه لوازم خانگی مانند منسوجات ، مبلمان و پرداخت سایر هزینه های لازم برای شروع زندگی .

- دریافت مقرری ماهانه برای 12 ماه .

 

کمک دولتی یک امتیاز دائم به شمار نمی رود . ممکن است این کمک به دلایل مختلفی از جمله امتناع از شرکت در کلاسهای زبان یا دوره های آموزش حرفه ای و عدم جستجوی فعالانه برای یافتن کار قطع گردد . اگر در بازپرداخت وام قصور بورزید ، این مبلغ از دستمزد شما کسر خواهد شد و از حق تضمین اعضای خانواده خود به منظور مهاجرت به کانادا محروم میشوید . همچنین اگر نسبت به بازپرداخت این وام با تاخیر اقدام کنید قادر به پایه گذاری سابقه اعتباری مناسب نخواهید بود که در آتی گرفتن وام برای خرید خودرو و مسکن را غیر ممکن خواهد ساخت .

 

منبع : به کانادا خوش آمدید (راهنمای قبل از عزیمت مهاجرین سازمان جهانی مهاجرت IOM)

 

منتظر نظرات شما هستم !

 

ارادتمند

رامین

در حال رفتن ۲

سلام 

امروز رفتم کپی کارت معافیم رو دادم مدرسه ... باورتون نمیشه چی شد : برای اولین بار توی این چهار سال توی مدرسه بسیار با احترام باهام صحبت کردند ... این مدیر و ناظم گرامی فکر کنم من رو با یک نفر دیگه اشتباه گرفته بودند که اینطوری باهام حرف میزدند ! 

من همیشه توی مدرسه محترم و موقر بودم و هیچ موقع بهم توهین نکردند و باهام بد حرف نزدند ولی چیزهایی مثل ( بفرمایید ) یا ( تشریف آوردید ) یا مثلا ( لطف کردید ) یا ( خوش اومدید ) بهم نگفته بودند . 

راستی امروز توی نت یه چیز جالب دیدم که بد ندونستم بهتون نشون بدم :  

  

 

معرفی میکنم ... حنا خانم ... اولین بز شبیه سازی شده که اتفاقا همشهری هم در اومدیم ... این بزغاله چموش دیشب خواب رو از متخصصان پژوهشکده رویان اصفهان گرفته و ساعت ۱ بعد از نصف شب تشریف اورند اینور ! 

تولدشون مبارک ... قدم نورسیده رو به خانواده محترم و بخصوص مادر گرامشون تبریک میگم !!!! 

 

ارادتمند 

رامین

در حال رفتن ۱

سلام 

امروز تقریبا آخرین جلسه تحصیل در ایران رو رفتم . 

هم غمناک بود و هم شاد . دوستایی که حدود ۸ ماه با هم و سر یک کلاس باهاشون تحصیل می کردم رو دارم میگذارم و میرم . 

البته از شنبه کلاس تق و لق بود و من هم کاملا تعطیل کرده بودم ولی این کلاس هندسه امروز مهم بود و برای همین هم رفتم . البته با توجه به حرفهای دبیر شنبه و سه شنبه آینده هم کلاسه که معلوم نیست من برم ( اعترافات یک دانش آموز تنبل ) 

اون دوستامون بودن که گفتم زودتر از ما رفتند ... دیروز داشتم با دخترشون چت میکردم ... میگفت این خرداد ۷ سال میشه که اونا رفتند و ما از هم دوریم ... یاد قدیما به خیر چه دورانی داشتیم ( خاطرات یک پیر مرد ) 

میگفت کانادا درسهای علمیش برای ما کاری نداره ولی ما توی زبان و زیست شناسی و البته یکم هم کار گروهی مشکل داریم .  

راستی دیپلمم رو گرفتم ... نه من کارت معافیم رو گرفتم تونستم دیپلمم رو از مدرسه تحویل بگیرم که البته باید بجاش یک کپی از کارت معافیم رو میدادم که البته یادم رفت ... خوب طوری نیست فردا میدم ... فقط پدرم نفهمه که دعوام میکنه !!!! 

یواش یواش باید از همه خداحافظی کرد ! من دوست زیاد داشتم توی مدرسه ولی دوست صمیمی نداشتم بجز مهرداد ! 

من مهرداد ۴ سال دبیرستان رو پیش هم می نشستیم ... به جرئت میگم اگر اون نبود همه نمره هام ۲-۳ نمره کمتر از اینی بود که الان هستند و البته اگر من نبودم نمره های اون هم خیلی بیشتر از الان بود بس که من ازش ایرادهام رو میپرسم ... اونم که مثل یک دوست دلسوز برام توضیح میده ! توی این ۴ سال یکبار نشده که بجز مهربونی کاری دیگه ای بکنه ! 

میخوام این چند وقت آخر برم و از معلمهای قدیم و جدید خداحافظی کنم ... از اقای مسائلی دبیر دیفرانسیل که توی این ۴ سال سر کلاس اون فقط من ریاضی یاد گرفتم ... از خانم نقش و خانم کریمی و آقای محتشم معلمای دبستانم ... و به خصوص از اقای عطایی دبیر زبان پیش دانشگاهیم !  

آقای ((( نخوندی ؟!!! )))

 این تکه کلام همیشگی اقای عطایی به بچه هایی که مشکل داشتند بود !!!

این اقای عطایی اول سال خیلی من باهاش مشکل داشتم ! قشنگ زوم کرده بود روی من و فقط به من گیر میداد ... هر جلسه یک سری کلمه ( حدود ۱۰۰-۲۰۰ کلمه ) میداد و جلسه بعد از فارسی به انگلیسی و از انگلیسی به فارسی از هر کس چند تا میپرسید ... هرکی هم بلد نبود جلو بچه ها ضایش میکرد ... منم که خیلی توی این موضوع حساس بودم حسابی میخوندم ولی هر بار اگر از همه ۵ تا کلمه میپرسید از من ۲۰ تا کلمه میپرسید ... اینقدر میپرسید تا یه اشکالی توی معنی یا تلفظ پیدا کنم و بهم بگه ( نخوندی؟!!! ) 

از همین کارهای این اقای عطایی نمره زبان ترمم بهترین نمره کارنامه ام شد و توی این امتحانای اخر همیشه با اختلاف ۲ نمره بهترین نمره کلاس رو می آوردم !!! اینقدر گنجینه کلماتم رو بالا برده که فرهنگنامه اینسایکلوپدیا بریتانیکا (Britannica Encyclopedia) رو خیلی راحت با کمک خیلی کمی از دیکشنری میخونم و معنیش رو میفهمم !

خدا اگر پدرش زندست به پدرش عمر جاودان بده و اگرم به رحمت خدا رفته خدا پدرش رو بیامرزه ! 

فعلا دیگه بقیه رو میگذارم واسه بعد ! 

نظر یادتون نره ! 

 

ارادتمند 

رامین

اصلاحیه

سلام دوستان عزیز 

به علت یک سری مشکلات در مقاله ها و ایراداتی که به اونها وارد بود از امروز رویه وبلاگ یکم تغییر کرده : 

۱- از امروز یکم دیر به دیر وبلاگ رو اپ میکنم . 

۲- از امروز به سوالات کمی جواب داده میشه و بیشتر به سوالات جواب (نمیدانم) داده میشه . 

۳- از امروز بیشتر خاطرات روزانه ام رو مینویسم تا مطلب درمورد سیستم های داخلی کانادا . 

امیدوارم باز هم دوستان عزیز مانند قبل یاور و پشتیبان من در وبلاگ باشم چون مقالات این وبلاگ رو فقط به امید پشتیبانی و کمک شما مینویسم . 

با رفتنم به کانادا سعی میکنم بیشتر مطلب بنویسم . 

ارادتمند 

رامین

افتتاح حساب و انتقال پول به بانکهای کانادایی

سلام به دوستان عزیز و گرامی 

فی الحال یکمی خستگی دروس بر ما چیره شده و مجال نوشتن از این خادم خاکسار گرفته ولی به زودی سعی در نوشتن میکنم . 

همونطور که مستحضار هستید کشورهای غربی و به خصوص کشورهای آمریکای شمالی بانکهای داخلی چه دولتی و چه خصوصی رو تحریم کردند . 

خدا پدر این صرافان و دلالان گرامی را بیامورزه که امکان ازتباط اقتصادی بین المللی رو فراهم کردند .  

البته از طریق صرافی ها میتونید حسابی در بانکهای کانادایی باز کنید و از طریق همون صرافی ها به آن پول واریز کنید . 

در ضمن رویال بانک کانادا امکان افتتاح حساب از طریق اینترنت رو فراهم کرده . 

اما مشکلی که داره اینه که باید برای امکان دخل و تصرف در حساب باید یک مراجعه حضوری به یکی از شعبات این بانک بکنید . البته فکر کنم بشه قبل از مراجعه به حسابتون پول بریزید و بعد با مراجعه و ثبت حساب ازش برداشت کنید . برای افتتاح حساب میتونید به لینک زیر برید و اطلاعات کامل بگیرید : 

http://www.rbcroyalbank.com/personal.html  

دو نکته : 

۱- جان من نرید پیش این دلالای میدون فردوسیا ... برید پیش افراد معتبر ... گرچه ممکنه پول کمتری دستتون بیاد ولی معتبره و دردسر کلاه برداری و بی پول موندن در ولایت غریب رو نداره ! 

۲- من هیچگونه مسئولیت قانونی در مورد این مقاله قبول نمیکنم . اینها فقط راهنمایی و نه دلیلی بر مسئولیت . 

 

ارادتمند 

رامین

موضوع پیشنهاد بدید

سلام  

دوستان و خوانندگان عزیز به بنده لطف کنید و موضوع برای نوشتن پیشنهاد بدید . 

فقط لطف کنید و تعداد زیادی موضوع بگید تا راحت تر بتونم انتخاب کنم . 

 فقط موضوعاتی که خودتون بهش نیاز دارید رو نگید . هر مطلبی که فکر میکنید به درد بقیه میخوره رو هم پیشنهاد بدید .  

ممنون و متشکر میشم . 

ارادتمند 

رامین

اسکان موقت در کانادا

اسکان موقت در کانادا

سلام

امروز بنا بر درخواست بسیار ی از بینندگان میخوام در مورد مسکن اولیه در کانادا براتون توضیح بدم . فکر کنید شما رسیدید کانادا ، حالا میخواید وسط خیابون باشید ؟!

شما باید از قبل فکر یک جای اسکان برای خودتون در بدو ورود باشید تا بعد از مدتی وقتی به اوضاع شهر وارد شدید بتونید برای خودتون با توجه به نیازها و پولی که دارید یک خونه مناسب انتخاب کنید ولی قبل از ون باید به فکر مسکن موقت بود . در زیر انواع شرایطی که میشه داشت رو توضیح میدم :

1-     شما ممکنه خیلی خوش شانس باشید و برید کانادا و در شهری که لند میکنید آشنا داشته باشید . اینطوری اقلا تا چند روزی از دادن اجاره یا پول هتل معافید . ولی از من به شما نصیحت ، نرید تلپ شید خونه اون فامیل یا دوست مفلوک و کنگر بخورید و لنگر بندازیدا ! بعد از حداکثر یک هفته یا نهایتا دو هفته برید یه جایی رو برای خودتون جور کنید تا دوستیهاتون حفظ بشه و بعد هم رابطه خوبی با خانواده میزبان داشته باشید . در نهایت اگر خانواده میزبان اظهار کردند که جای خالی برای شما دارند شما هزینه اون جا رو با اونها حساب کنید تا نه شما و نه اونها احساس نکنید سرباز هستید و مزاحم !

2-     شایدم از اینجا با هتل ها و یا سازمانهای مهاجرتی معتبر هماهنگ کرده باشید تا جا براتون رزرو کنند . این روش دو عیب داره : 1- به احتمال زیاد باید پولش رو اول بدی . 2- شاید جای جالبی نباشه . بهترین کار اینه که از یک اشنا بخواید یه خونه موقتی براتون بگیره .

3-     مستقیما با صاحب خونه تماس میگیرید و باهاش قرار میگذارید ... ممکنه حتی خود صاحب خونه لطف کنه و بیاد دنبالتون و ببرتتون خونه .

Gust house یا مهمان خانه یا خانه های موقتی :

این نوع خونه ها مخصوص دو قشر است :

اول مهاجرها که تازه رسیدند و نمی خوان از اول یه خونه دائم با قرارداد یکساله یا بیشتر بگیرند .

دوم افرادی که برای تفریح از شهری با شهر دیگه میرند و به دلایلی ترجیح میدند بجای هتل و متل به یک خونه یا اپارتمان شخصی برند .

این خونه ها مهمولا furnished ( مبله ) هستند و کلا اجارشون بصورت روزانه یا هفتگی یا ماهانه است . البته روزانه از هفتگی و هفتگی از ماهانه گرونتر در میاد پس اگر قصد ماندن طولانی مدت رو دارید بهتره از نوعی که بیشتر مناسب حالتونه استفاده کنید .

تذکر :

در کانادا خونه از نظر مبله (furnished) بودن به سه صورت هست :

- Non-Furnished (غیر مبله) : در این نوع خونه ها هیچ چیزی وجود نداره و بنا بر توافق مستاجر و موجر ممکنه حتی لامپ و شلنگ هم نداشته باشه . البته این نوع خونه معمولا برای افراد ساکنه که میخواند از خونه ای به خونه دیگه برند و فرصت تجهیز خونه رو دارند .

- Semi-Furnished : در این نوع خونه ها وسایل اولیه و حتی گاز و یخچال هم هست ولی لوازمی مثل تخت و صندلی و موکت و ... وجود نداره . حواستون باشه اگر میخواید از اینجا خونه بگیرید حتما جویا بشید که در چه حد لوازم زندگی درش هست تا یکهو نرید انجا و با یک خونه جالی مواجه نشید که اول کاریه هم مجبور بشید هزینه خونه رو بدید و هم هزینه هتل رو !

Full-Furnished : این توع خونه ها تقریبا همه اثاث خانه رو دارند . از تشک و بالشت گرفته تا قابلمه و ماهیتابه در این خانه ها قرار دارد . شما در موقع تحویل گرفتن خانه باید همه آنها را تحویل گرفته و پس از اتمام مدت اجاره آنها را طبق لیست پس بدید . ممکنه بر اساس توافقات فی ما بین بین موجر و مستاجر ممکنه صاحب خونه دلش به حالتون بسوزه و حتی یخچال رو نیز براتون پر کنه .

بنده شخصا به شما پیشنهاد میدم بهترین کار اینه که برای یکی دو ماه اول یک خونه نسبتا خوب در مرکز شهر با بهترین امکانات بگیرید تا بتونید راحت وارد کانادا بشید و بعد یک خونه مناسب حضورا تهیه کنید .

نظر یادتون نره.

ارادتمند

رامین

نمادهای کانادایی

نمادهای کانادایی 

برگ افرا :

برگ افرا از سال 1700 به عنوان نماد کانادا بکار رفته است . این نماد علاوه بر روی پنی ( سکه یک سنتی ) میتوان بر روی پرچم کانادا که در سال 1965 برای اولین بار به اهتزاز در آمد مشاهده کرد . نوشیدنی ویژه کانادایی شربت افرا نیز از درخت افرا بدست می آید .

 

سگ آبی :

در فاصله قرون 17 و 18 که استفاده از کلاههای پوستی بسیار رونق یافته بود ، اقتصاد کانادای معاصر حول محور تجارت همین کلاههای از جنس پوست سگ آبی شکل گرفته است .

 

کانادا کلمه ی KANATA برگرفته از زبان Huron-Iroquois به معنای روستا میباشد . در سال 1535 دو جوان بومی راه رسیدن به روستایشان Kanata را به ژاک کارتیه ، کاوشگر فرانسوی نشان دادند . به دلیل نبودن نامی بهتر ، ژاک کارتیه این نام را برای کل منطقه انتخاب کرد . همزمان با اکتشاف سرزمینهای جدید توسط کاوشگران و اسکان یافتن اروپائیها در این سرزمینها وسعت کانادا نیز افزایش یافت .

 

ارادتمند 

رامین

نظر یک کانادایی

 سلام دوستان عزیز 

مریم خانم از تورنتو نظر زیر رو ذیل یکی از مطالب دادند و بنده بد ندیدم که نظر ایشون و جواب خودم رو علنی کنم . اینم نظر ایشون و جواب من :

 

 

 

salam
avalin bare webetoono mikhunam
man khodam canada zendegi mikonam. Toronto 5 sale. migam in khanoom ta hodude ziadi rast mige. shoma ham be doroogh pardazihai ke baziha mikonan vase inke began ma khoshbakhtym umadim invar del khosh nakonid. jedan har kasi inja movafagho khosh bakht nemishe. kheili be nodrat. are age pesare shoma hata be shookhi ye dokhtario too madrese touchh kone momkene be jorme s . e . x . u . a . l harassment begiran moshkel injad konan. injam be harkasi vam nemidan be dan ham inghadr roosh mikeshan ke ta 10 sal hey bayad pardakhtesh koni  gahi 2 barabar bahre midi
ye kam vaghe bin bashid lotfan. darbare shoghlam makhsusan moghe dars khundan daghighan bayad past tarin shoghlharo anjam bedid
motasefam talkhe vali vagheie
be nzarae man age zendegi motevaset too iran darid mohajerat nakonid. inja  be darde 2 seri adam mikhore. ya kheiliiiiiii pooldar ya kheiliiiiiii bi pool ke poole belitesham be zoor faraham karde. be  darde motevaset jamaat nemikhore. az ma goftan  


پاسخ:
سلام مریم خانم
اولا ممنون و متشکرم که لطف کردید و نظر دادید !
ولی اجازه بدید یکم اعتراض کنم .
۱- این دوستانی که بنده ازشون نقل قول میکنم اتفاقا افراد راحت طلبی بودند .
این دوستان ما که وضع اونجا رو برای ما تعریف کردند ( نه اون فامیل گرامی که گفتند اونور سخته ) هم پدر و هم مادر مهندس هستند ولی رفتند گیفت شاپ زدند .
دخترش هنوز دانشگاه نمیره و میگفت من تا حالا ۲ بار رشته عوض کردم ولی هنوز ترم اول رو پاس نکردم اما در یک کمپانی کار میکنم و با پول همین کارم خونه و ماشین قسطی خریدم .
۲- این طوری که شما میفرمایید ما ایرانی ها از جمهوری اسلامی کانادا خبر نداریم !!!
اونجا اگر کسی نگاه چپ به دختر مردم بکنه گردنش رو میزنند ؟!
اونجا هیچ دختر و پسری دوست نیستند و رابطه ازاد نیست ؟!
اونجا یک مشت حاکم مسلمون بسیار متعصب هستند حکومت میکنه که اصلا دختر و پسر اجاز ندارند بهم نگاه کنند ؟۱
شما هم مثل این فامیل ما حرفهای بسیار جالبی میزنید که کلا با دید جهان به کانادا و آمریکا ۱۸۰ درجه مختلفه !!!
شما مطمئنید اونجا شب جمعه هارپر نمی رسه خدمت آقا خامنه ای و دستورات هفته بعد رو از ایشون دریافت نمیکنه ؟!!!
۳- بنده فکر کنم شما اصلا ایران توی نظام مالی نبودید ؟! اینجا به همه وام میدند ولی کسی پس نمیده !!! شما میدونید این پروژه طرحهای زودبازده کلا فقط ۵٪ وامهایی که دادند به کار مربوطه رفت و بقیه رو خوردند و از این ۵٪ فقط ۱۳٪ پروژه ها موفق هستند ؟! اونجا اگر فرد مثبت و قابل اعتمادی نباشی و سابقه کاری مناسب و طرح جالبی نداشته باشی بهت وام نمیدند ولی ایران اگر امام جمعه تاییدت نکنه و حاضر نشی ۱۰٪ وامت رو به کارشناس بانک بدی بهت وام نمیدند !
خانم این حرفتون هم کاملا رده چون همه کارهای کانادا با وامه و همه هم وام میگیرند و همه هم درآمد های عالی دارند .
۴- کار موقعدئانش آموزی هم کاملا کار عالی هست ! شما میتونید با کمی تجربه هر کاری رو بگیرید و بعد در همون رشته ادامه تحصیل بدید و ارتقای مقام پیدا کنید . البته اگر کارهایی مثل کارهای کامپیوتری یا کارهای اجتماعی سطح پایین هستند و مثلا یک دانش آموز مسئول ناسا یا معاون هارپر نمیکنند فکر نکنم این ک=اسمش کار دانش آموزی سطح پایین باشه !
کار دانش آموزی یعنی کاری که مهارت خاصی نخواهد و ساعت کارش با تحصیل تداخل نداشته باشه و درآمدش هم در حد گذران زندگی دانشجویی باشد !
۵- به قول دوست عزیزم نویسنده محترم وبلاگ برگ افرا که گفته بودند ((( اگر اونجا بد بود حضرت عالی نمی نشستید بالای گود و بگید لنگش کن ... شما اگر کانادا بد بود برمیگشتید ایران نه اینکه اونجا زندگی کنید و بگید کانادا بده !!! )))
ارادتمند
رامین 

 

 

اینم فرمایشات کانادا جون یکی از نویسندگان معتبر وبلاگ های کانادایی : 

چون فرمودین نظر بدم، تصمیم گرفتم نظر خودم رو درباره نوشته های اون خانم بنویسم.

1. در مورد S.e.x.u.a.l Harassment با ایشون موافقم. اگه یه پسر حتی به شوخی به دختری دست بزنه ممکنه تو دردسر بزرگی بیافته (البته به شرط اینکه اون دختر شکایت کنه). این مساله به امنیت خانمها در جامعه کمک بزرگی می کنه.

2. در مورد وام کاملن با ایشون مخالفم. اگر کسی سابقه اعتباری خوبی داشته باشه و همین طور Debt Ratio خوبی، و تا خرخره توی قرض نباشه به راحتی می تونه از بانکهای کانادا وام بگیره. حتی اگه بانک نشد می تونه از Credit Union وام بگیره. بهره وامها بستگی به اعتبار شما داره ولی این روزها میشه به راحتی وام بدون وثیقه با بهره زیر 5% در سال گرفت. بازپرداخت وام هم بستگی به خود شخص داره. شما اگه به موقع قسطهاتون رو بدین و یا خودتون رو متعهد کنین که در اسرغ وقت وام رو بازپرداخت کنین می تونین خیلی سریع وامتون رو بدین. هیچ کس هم تفنگ بالای سرتون نگرفته که نه حق ندارین وامتون رو زود پرداخت کنین.

3. در مورد اینکه چه کسی باید به اینجا مهاجرت کنه نمی دونم چی باید بگم. چرا برای طبقه متوسط اینجا بدتره نمی دونم. فکر می کنم هرکسی اینجا تلاش کنه می تونه شرایط خوبی رو برای خودش و خانواده اش فراهم کنه. این بستگی به تلاش آدم داره. همین طور هم در مورد کار. اگه تخصص داشته باشین کار هم گیر میارین.