خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خدمات برای مهاجرین

سلام 

الان زیاد وقت و حوصله ندارم ولی دلم خواست که حتما یه مطلب براتون بگذارم . 

اول از همه از همراهیاتون خیلی ممنونم چون همین همراهی ها خیلی دلگرمی هست برای من ! 

از بدو ورود که وارد میشید خدمات شروع میشه ! این خدمات هم برای مهاجرین و هم برای شهروندان هست ولی خوب شهروندان کمتر به این خدمات نیار دارند . 

خدمات از طرف سازمانهای مختلف داده میشه که ممکنه کاملا دولتی یا خصوصی زیر نظر دولت باشند . دسته دولتی بهتر و راحت تر هستند و اصلا مثل ایران در سازمانهای دولتی هیچ گونه قصوری نمیشه ! متاسفانه در ایران اگر اعتراض کنی میگند شما پول نمیدید که خدمات خوب میخواین ولی اینجا اصلا اعتراض میکنی که پول دولت رو میگیرید و خدماتتون گوشه نوداره ؟! باباتون رو در ویارم !!!

خدمات شامل : 

- کاریابی 

- کارآموزی 

- دفاع از حقوق در تمامی عرصه ها 

- خدمات درمانی مختصر (مثل مشاوره درمانی) تا قبل از درست شدن بیمه درمانی 

- کمک های اجتماعی برای ورود به جامعه 

- مشاوره اجتماعی 

- کمک به نوجوانان برای دوستیابی 

- مشارکت دادن افراد در گروهای مختلف 

- هزینه تکمیلی برای حقوق کارآموزی 

- مشاوره برای ورود به مدرسه یا کمک به حل تکلیف مدرسه

- .... 

این قصه سر دراز دارد ولی به مرور براتون بیشتر هم میگم ! 

اینجا در تورنتو ما با موسسات بیونیورسیتی ستلمنت University Settlement و وای ام سی ای YMCA و البته کتابخونه تورنتو سر و کار داشتیم ولی این نوع سازمانها بی نهایت هستند ! 

مثلا توی سایت کتابخونه و با ورود به سایت با شماره کارت و شماره رمز کارت کتابخونت میتونی آنلاین انگلیسی تمرین کنی یا برای امتحان شهروندی آموزش ببینی یا مهارتهای درس خوندن رو تمرین کنی و .... 

در ضمن اینکه کتابخونه کلی کلاس کامپیوتر و زبان رایگان برای افراد عضو داره ! 

برای عضویت در همه این سازمانها فقط احتیاج به یک مدرک شناسایی ID Card مثل کارت اقامت یا گواهینامه رانندگی دارید و یک مدرک که نشون بده در تورنتو ساکن هستید مثل اجاره نامه خونه ای که اسم شما هم درش اومده باشه یا صورتحساب بانکی که به آدرس خونتون اومده باشه ! 

فعلا باید برم 

ارادتمند 

رامین

چرا نباید زندگی ساده و خوبی رو تجربه کنیم ؟!

سلام  

امروز صبح اول صبح به وقت تورنتو یه کلیپ دیدم که شامل آناسهای اول کارتونهای زمان بچگیامون بود ... کارتون دور دنیا در ۸۰ روز - کارتون نل - کارتون کلارا و هایدی - اون دوتا کاراگاه ها که یه ژیان داشتند - بچه های آلپ و خیلی چیزای دیگه ! به فکر افتادم امروز یه مطلب اخلاقی بنویسم تا یه مطلب مهاجرتی ! 

چرا ما وقتی بزرگ میشیم دیگه کارتون نمیبینیم ؟  

چون کارتون دیگه برامون جالب نیست ! 

چرا دیگه کارتون برامون جالب نیست ؟ 

چون مشغله های دیگه ای داریم ! 

اون مشغله ها چی هستند ؟ 

مشغله های بزرگا ... درآمد و خانواده و تحصیل و غیره ! 

مشکل همینه !!! 

متاسفانه امروزه بزرگ شدن فقط به بزرگ شدن مشکلات انسانها خلصه میشه وگرنه رفتارهای بچگانه هنوز سر جاشون موندن ! 

چرا یه آدم بزرگ نباید وقتی رو هم به تفریحات ساده بگذرونه ؟ چرا یه آدم بزرگ نباید از چیزای کوچیک خوشحال بشه ؟ چرا یه آدم بزرگ نباید بجای جر و بحث با یه آدم بزرگ دیگه ( یا خواهرش یا همسرش و یا دوستش ) با بخشندگی سعی کنه از سر موضوعات بگذره ؟!!! 

امروزه قلب های ما سنگین شدند ... سختی ها مثل آتش چیزهای خوب بچگی مثل سادگی و صداقت و بخشندگی رو در خودش سوزانده و بجای اون دروغ و تقلب و مبارزه طلبی رو جایگذین کرده ! 

متاسفانه امروزه آدمهای ساده کم پیدا میشند ولی همون تعداد انگشت شمار هم همیشه مورد تمسخر بقیه هستند ! 

به نظر من آدم برای اینکه زندگی خوبی بکنه باید بجای رفتن به فلان رستوران یا کلاب آنچنانی بهتره یک کارتن بستنی بخره و شب جمعه بره دل چهارتا بچه رو شاد کنه ! 

بهتره بجای اینکه بره فلان استیک که خدا تومن قیمتشه رو امتحان کنه بره و چهار پنج تا پیتزا خانواده بگیره ببره یه یتیم خونه دل چهارتا بچه بی سرپرست رو شاد کنه ! 

بهتره بجای اینکه نامزدتون (یا یکم قبل از نامزدی) رو ببرید فلان کافه و واسه یکی دو ساعت کلی پول بدید برید کنار پارک بشینید و بستنی لیس بزنید و یکم ساده کیف کنید ! 

بیاید سعی کنیم زندگیمون رو ساده کنیم تا بیشتر ازش استفاده کنیم ! بهتره از یه اتفاق کوچیک خوشحال بشیم و از یک اتفاق بزرگ ناامید نشیم ! 

بجای اینکه ساعتها کار کنیم تا زندگی آنچنانی داشته باشیم سعی کنیم چندساعتی بیشتر به خانوادمون اختصاص بدیم ! 

بجای اینکه سعی کنیم با ایجاد مشکل برای دیگران زندگی خودمون رو ساده کنیم دست به دست هم بدیم تا مشکل یکی دیگه رو حل کنیم ! 

این شب جمعه بجای اینکه با دوستان عجق وجقتون برید بیرون و به باباتون بگید ( خوب من دیگه بزرگ شدم ... میخوام مستقل باشم ... من و شما بخاطر تفاوت سنیمون حرف همیدیگه رو نمیفهمیم و غیره ) یه سری به مادر بزرگ و پدربزرگتون بزنید و دل اونها رو شاد کنید .... اگر هم به رحمت خدا رفتند برید یه آسایشگاه سالمندان و به نیت پدر بزرگ و مادر بزرگ های خودمون از اونها یه یادی بکنیم ! 

مطمئن باشید اگر خواستید ساده زندگی کنید افراد زیادی پیدا میشند که مسخرتون میکنند ولی بدونید مشکل از شما نیست ... اونها هستند که چون زندگی زیبایی رو تجربه نکردند به شما حسودیشون میشه و به همین خاطر مسخرتون میکنند ! 

فعلا تا درودی دیگر بدرود 

ارادتمند 

رامین

اخبار جدید

سلام 

خیلی وقته وقت نکردم توی وبلاگ چیزی بنویسم ولی امروز گفتم هر طور شده یه چند خطی بنویسم .

تا چند وقت دیگه مدرسه ها شروع میشه و من باید ۲۴-۲۵ آگست (August) برم برای ثبت نام ! 

اینجا هوا خیلی گرم شده بطوری که هوا عین شمال ایران شده !!!! دیروز خیر سرم رفتم کتابخونه ی نورف یورک (North York) تا نشستم توی سالن مطالعه اینقدر عرق کردم که از خیرش گذشتم و برگشتم خونه! 

این ماه مثل ماه پیش دوتا کارت مترو (Metro-Pass) نخریدیم و برای همین بیشتر من مجبور میشم با توکن(Token) برم اینور و اونور ! توکن یک سری سکه کوچیک و مخصوصه که بین ۲.۷۵ تا ۲.۲۵ دلار از شرکت تی تی سی (TTC) میخریم . با این سکه ها میشه یکبار از مترو و بی نهایت بار ظرف یک ساعت از اتوبوس تی تی سی استفاده کرد ! تورنتو چند تا شرکت اتوبوس دارند که هر کدوم یک بخشی رو تحت پوشش میگیرند ! بزرگترین ومعروفترین تی تی سی هست ! کارت ماهانه تی تی سی ۱۰۹ دلار هست که باهاش میتونی یکماه بدون مهدودیت از اتوبوس و مترو تی تی سی استفاده کنی . 

من جز با تی تی سی یکبار هم سوار گو باس (Go Bus) شدم ... بیشتر برای مسیرهای دور خوبه چون ایستگاهاش با فاصله هست و توش هم مثل رویال سفر ایران راحته ! 

تی تی سی ایستگاهاش نزدیکه و هی ترمز میزنه ... در ضمن اینکه صنلیهاش هم مثل صندلیهای اتوبوسای ایران خودمونه ! 

اینجا تی تی سی در داونتان (Downtown) استریت کار (Streetcar) یا همون ترانوا هم داره ! اونها هم مثل اتوبوسه ولی روی ریل کف خیابون میره !

اینجا کتابخونه ها هم خیلی فعالند و البته عضویتشون هم رایگانه ! تنها چیز پولی در کتابخونه دو چیز هست :  

۱- جریمه دیرکرد پس دادن کتاب .... البته تقریبا اینجا هیچ کتابی دیرکرد نمیخوره چون میتونی تا یک حدی (حدود ۳۰-۴۰ جلد) کتاب از کتابخونه امانت بگیری و بعد از روی اینترنت هر چند وقت یکبار تمدیدش کنید ! 

۲- کپی کردن ... اینجا اگر از یک کتابی خوشت اومد میتونی بخوای که اون کتاب رو برات کپی بگیرند ... اگر هم خواستی چیزی کپی کنی میتونی بیای کتابخونه ! 

البته پرینت کلا رایگانه ! البته تا یه سقفی که سقفش رو نمیدونم !!! 

فعلا دیگه باید برم ولی سعی میکنم بیشتر و بهتر مطلب بنویسم 

ارادتمند 

رامین

کلاس هم تموم شد

سلام 

دیگه اون کلاس کذایی تموم شد ... خودمونیم من اگر این مدت خونه نشسته بودم و به طاق نگاه میکردم بیشتر زبانم خوب میشد تا رفتم این کلاسها ... خدا رو شکر که تموم شد ! 

این چند روزه دارم برنامه میریزم که در یک برنامه کاملا ضربتی یکی یه ورزش درست و حسابی برای خودم دست و پا کنم و یکی به روشهایی که خودم کشف کردم انگلیسیم رو بهبود بدم چون تقریبا شش ماه باید فقط انگلیسی بخونم ! 

در ضمن اینکه خیلی سر در گم هستم که بعد از این شش ماه چکار کنم و چه رشته ای رو ادامه بدم ! یه فکرهایی توی سرم هست ولی هنوز تصمیم نگرفتم ! 

فعلا این یک ماه به استراحت میگذره تا بعد از اون بریم سر کلاسهای جدی درسی و اگر خدا بخواد فشار رو بگذارم پشت برنامه تا شش ماهه دیگه دیپلم کانادایی رو بگیرم ! 

یواش یواش دارم با تورنتو بیشتر آشنا میشم ولی هنوز نتونستم دوست خارجی پیدا کنم با همون بچه های یونیورسیتی ستلمنت اوقات میگذرونیم و الحق که اکیپ خیلی خوبی هستند ! 

فعلا باید برم ولی بعدا سعی میکنم همین پست رو کامل کنم ! 

ارادتمند 

رامین