خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

چرا نباید زندگی ساده و خوبی رو تجربه کنیم ؟!

سلام  

امروز صبح اول صبح به وقت تورنتو یه کلیپ دیدم که شامل آناسهای اول کارتونهای زمان بچگیامون بود ... کارتون دور دنیا در ۸۰ روز - کارتون نل - کارتون کلارا و هایدی - اون دوتا کاراگاه ها که یه ژیان داشتند - بچه های آلپ و خیلی چیزای دیگه ! به فکر افتادم امروز یه مطلب اخلاقی بنویسم تا یه مطلب مهاجرتی ! 

چرا ما وقتی بزرگ میشیم دیگه کارتون نمیبینیم ؟  

چون کارتون دیگه برامون جالب نیست ! 

چرا دیگه کارتون برامون جالب نیست ؟ 

چون مشغله های دیگه ای داریم ! 

اون مشغله ها چی هستند ؟ 

مشغله های بزرگا ... درآمد و خانواده و تحصیل و غیره ! 

مشکل همینه !!! 

متاسفانه امروزه بزرگ شدن فقط به بزرگ شدن مشکلات انسانها خلصه میشه وگرنه رفتارهای بچگانه هنوز سر جاشون موندن ! 

چرا یه آدم بزرگ نباید وقتی رو هم به تفریحات ساده بگذرونه ؟ چرا یه آدم بزرگ نباید از چیزای کوچیک خوشحال بشه ؟ چرا یه آدم بزرگ نباید بجای جر و بحث با یه آدم بزرگ دیگه ( یا خواهرش یا همسرش و یا دوستش ) با بخشندگی سعی کنه از سر موضوعات بگذره ؟!!! 

امروزه قلب های ما سنگین شدند ... سختی ها مثل آتش چیزهای خوب بچگی مثل سادگی و صداقت و بخشندگی رو در خودش سوزانده و بجای اون دروغ و تقلب و مبارزه طلبی رو جایگذین کرده ! 

متاسفانه امروزه آدمهای ساده کم پیدا میشند ولی همون تعداد انگشت شمار هم همیشه مورد تمسخر بقیه هستند ! 

به نظر من آدم برای اینکه زندگی خوبی بکنه باید بجای رفتن به فلان رستوران یا کلاب آنچنانی بهتره یک کارتن بستنی بخره و شب جمعه بره دل چهارتا بچه رو شاد کنه ! 

بهتره بجای اینکه بره فلان استیک که خدا تومن قیمتشه رو امتحان کنه بره و چهار پنج تا پیتزا خانواده بگیره ببره یه یتیم خونه دل چهارتا بچه بی سرپرست رو شاد کنه ! 

بهتره بجای اینکه نامزدتون (یا یکم قبل از نامزدی) رو ببرید فلان کافه و واسه یکی دو ساعت کلی پول بدید برید کنار پارک بشینید و بستنی لیس بزنید و یکم ساده کیف کنید ! 

بیاید سعی کنیم زندگیمون رو ساده کنیم تا بیشتر ازش استفاده کنیم ! بهتره از یه اتفاق کوچیک خوشحال بشیم و از یک اتفاق بزرگ ناامید نشیم ! 

بجای اینکه ساعتها کار کنیم تا زندگی آنچنانی داشته باشیم سعی کنیم چندساعتی بیشتر به خانوادمون اختصاص بدیم ! 

بجای اینکه سعی کنیم با ایجاد مشکل برای دیگران زندگی خودمون رو ساده کنیم دست به دست هم بدیم تا مشکل یکی دیگه رو حل کنیم ! 

این شب جمعه بجای اینکه با دوستان عجق وجقتون برید بیرون و به باباتون بگید ( خوب من دیگه بزرگ شدم ... میخوام مستقل باشم ... من و شما بخاطر تفاوت سنیمون حرف همیدیگه رو نمیفهمیم و غیره ) یه سری به مادر بزرگ و پدربزرگتون بزنید و دل اونها رو شاد کنید .... اگر هم به رحمت خدا رفتند برید یه آسایشگاه سالمندان و به نیت پدر بزرگ و مادر بزرگ های خودمون از اونها یه یادی بکنیم ! 

مطمئن باشید اگر خواستید ساده زندگی کنید افراد زیادی پیدا میشند که مسخرتون میکنند ولی بدونید مشکل از شما نیست ... اونها هستند که چون زندگی زیبایی رو تجربه نکردند به شما حسودیشون میشه و به همین خاطر مسخرتون میکنند ! 

فعلا تا درودی دیگر بدرود 

ارادتمند 

رامین

نظرات 17 + ارسال نظر
مریم جمعه 23 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:06 ب.ظ

سلام
مطلب خیلی جالبی بود.
یک سوال داشتم. من برای ادامه ی تحصیل با ویزای دانشجویی به کانادا میام. یکی از پست هاتون رو در مورد وسایلی که می تونیم با خود به کانادا بیاریم - البته برای مهاجرین - رو می خوندم.برام این سوال پیش اومد که ما دانشجوها هم می توانیم بعضی از این موارد را با خودمون بیاریم. مثلا من با بریتیش ایرویز پرواز دارم و مقداری سبزی خشک به همراه خشکبار با خودم می خوام بیارم. بعضیا می گویند که اگه ببینند می گیرند. حالا سوالم این بود که ایرادی داره اینها را همراهم داشته باشم و در صورت آوردنشون به نظرتون در اون لیست وسایل که خودمون تهیه می کنیم و هم در لیستی که توی هواپیما به ما می دهند ذکرشون کنیم یا اشاره ای نکنیم بهتره؟
ممنون میشم اگه همینجا یا اگه دوست داشتید با ایمیل جوابم رو بدهید.
با تشکر

سلام
طبق آخرین اطلاعات من شما میتونید کمی سبزی خشک و آجیل همراه بیاورید .
ولی تا اونجا که منابع آگاه خبر دادند قانونها عوض شدند .
باید تحقیق کنید و اگر خبر جدیدی به دست آوردید به من هم خبر بدید !
ارادتمند
رامین

hossein شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:09 ب.ظ

salam ramin gan lotfan gavab bedahid

سلام
بنده در خدمتم
ارادتمند
رامین

آیدا شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:33 ب.ظ

سلام.حرفای قشنگیه!در واقع خوبه که پولدار باشیم که زندگیمون ایده آل باشه ولی خودخواه نباشیم.خودخواه نباشیم که دلیل رنجش کسی بشیم.

سلام
منون از نظرتون
ارادتمند
رامین

سمیرا یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:52 ق.ظ

سلام
یادمه که قبلا یک پست گذاشته بودین راجع به فرم وسایلی که بردین کانادا!هر چی میگردم پیدا نمیکنم.میخواهم بدونم اون فرم را کی باید پر کرد؟کجا؟
خیلی ممنون از اطلاعاتی که میذاری.
موفق باشی

سلام سمیرا خانم
این دوباره از اون سوالای سخت و طولانی جوابه !
دو تا فرم هست که خود اداره مهاجرت تهیه کرده برای یکی چیزهایی که همراهتونه و یکی چیزهایی که بعد میارید !
این فرمها رو میتونید از اینترنت و از سایت اداره مهاجرت http://cic.gc.caبردارید و پر کنید و در موقع ورود به افسر مهاجرت بدید تا ازش یک کپی برای خودش برداره و اونها رو هم برای شما مهر کنه !
البته توی همه جاهایی که اون فرهمها داده شده گفته هم شده که میتونید توی دوتا برگ A4 با دستخط خوش به انگلیسی بنویسید و اونها از همون کپی میگیرند و برای تو هم تاییدش میکنند و میگند بفرمایید خوش اومدید به کانادا !
در ضمن اینکه یک فرم هم توی هواپیما بهتون میدند (وقتی اومدیم به ما دادند) که در مورد وسایلی است که باهاتونه و ربطب به مهاجرت نداره و ازتون میپرسه وسایل بسیار گرانبها یا اسلحه و مواد غذایی چی دارید که باید همه مسافرین (مهاجر مسافر مقیم شهروند و غیره) اون رو پر کنند !
این هم اون مطلبی که در مورد آوردن وسایل نوشته بودم !
http://canada.blogsky.com/1387/12/01/post-11/
در ضمن من به تازگی شنیدم آوردن وسایل از دفعه دوم ورود به بعد بدون پرداخت گمرکی رو برداشتند که بنده از صحتش بی خبرم و اگر شما چیزی متوجه شدید به من هم خبر بدید !
ارادتمند
رامین

آق محسن یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:43 ق.ظ

رامین جان این پستتم خوندم...
برام خیلی جالب بود چون یجوری متنوع از پست های دیگت بود.
خسته نباشی و منتظره مطالب جالب بعدیتم.

سلام
ممنونم
ارادتمند
رامین

رودابه و حمید یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:30 ب.ظ http://ruodabeh.blogfa.com

رامین جان خیلی قشنگ فکر می کنی خیلی قشنگ می نویسی. موفق باشی

سلام
خیلی ممنونم
ارادتمند
رامین

فریبا دوشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:38 ب.ظ

سلام رامین جان
امیدوارم تو هموطن جوان وعزیزم هر جا وهر زمان سلامت و موفق باشی . برای جوانان داخل ایران هم دعا کن. خوشحال و مفتخرم که با تو اشنا شدم .

سلام
ممنونم
ارادتمند
رامین

سمیرا دوشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:21 ب.ظ

خیلی خیلی سپاس از این پاسخت
با آرزوی موفقیت

سلام
احوال شما سمیرا خانم ؟
خیلی خیلی از شما ممنونم
ارادتمند
رامین

مریم سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:30 ب.ظ

سلام...ممنونم از جوابتون...ظاهرا میشه آورد. فقط باز بعضی ها می گویند توی اون فرم ها ننویس بعضی ها می گویند بنویس. حالا نفهمیدم که چه کار کنم. اگه میشه این سوالم جواب بدید که بنویسم یا نه.
یه سوال دیگه اینکه یکی از دوستام گفت توی فرم اظهارنامه ی گمرکی ننویس چقدر پول همراهته. آره؟
مرسی

سلام
اولا شم یک لیست از چیزهایی که میخواید توی فرم وارد کنید باید داشته باشید طبق اون دستوری که من در پست مربوطه دادم . بعد اون فرمها رو از سایت بگیری د و اگر تونستید پر کنید ! اگر هم نتونستید همون فرم چک نویس رو میدید به افسر مهاجرت !
در ضمن شما اصلا گمرک نمیرید و نباید برید چون باری که همراهتونه گمرکی نیست ! شما بهتره پولی که همراهتونه اگر ازتون خواستند بگید و بنویسید !
ارادتمند
رامین

تهرانتویی چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 ب.ظ http://shantemis.blogfa.com

رامین عزیز سلام

امروز اتفاقی متوجه پستی شدم که در مورد تیراندازی و اسلحه در کانادا نوشته بودید. من ویلاگ دیگری نیز دارم بنام قورخانه مبارکه به آدرس زیر که ممکن است علاقه مند باشید به آن سری بزنید:

http://royalgunnery.blogspot.com

ضمنا با اجازتون به شما لینک دادم

موفق باشید
تهرانتویی

سلام
ممنون خیلی استفاده کردم
ارادتمند
رامین

hosein-dubai پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:10 ق.ظ

salam.........ramin..gan.....az babat javab mannonam ........khili...delam mikhahad bishtar benevisam ama man khili mashgol hastam bekhater inke yek pesar kocik daram khili shitone va baray kar ba kampiuter khili vagtam kame be har hal dost daram ke bishtar ba ham dar ertebat bashim ........rasti nagoftam yek baradar kochik daram ke az tarig tahsili barash egdam kardam montazer gavab hastam ......ramin jan lotfan baham dar ertebat bash...........mofafag bashi

سمیرا پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:06 ق.ظ

رامین جان سلام
امیدوارم که خوب و خوش باشی
در آستانه سفر همین طور هر روز یک سوال بی جواب برام پیش میادو زحمت پاسخش رو میندازم رو دوش شما.
وقتی کارت بیمه درخواست میدی همونجا بهت شمارت رو میدن یا نه طول میکشه؟ و اگه میدن از اون شماره میشه استفاده کرد یا باید حتما کارتت باشه؟
تعجب نکن نیومده کار پیدا نکردم! دو هفته یا ۳ هفته که قراره مونترال باشیم یک دوره فشرده فرانسه میخوام بگذرونم که واسه انکه با من ارزونتر حساب کنن گفته باید این شماره را داشته باشم.....
مرسی از راهنماییت
سمیرا

سلام سمیرا خانم
اولا از جواب به سوالات شما که خیلی هم خوشحال میشم !
در ضمن یوالات رو با دقت بفرستید ... این کارت بیمه منظورتون بیمه اجتماعی هست یا درمانی ؟ بیمه اجتماعی که شمارشو همون موقع که توی سرویس کانادا براش ثبت نام میکنید بهتون میدند و کارتش هم یک هفته ای (تقریبا) میاد ! بدون کارت با خود شمارش هم میتونید ازش استفاده کنید !
کارت بیمه خدمات درمانی رو باید برید ثبت نام تا سه ماه بعد براتون کارتش بیاد و شمارشم روی خود کارت هست و بدون کارت هم نمیتونید ازش استفاده کنید !
نظر من در مورد زبان فرانسه خیلی مثبته حتی اگر میخواید ساکن تورنتو و کلا انگلیسی زبان بشید هم دونستن زبان فرانسه یه امتیاز بزرگه !
ارادتمند
رامین

محمد پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:59 ب.ظ http://www.MTCanada.blogspot.com

سلام خدمت شما
من محمد مدیر وبلاگ http://www.MTCanada.blogspot.com هستم.
خیلی سایت جالبی دارین و خواندن مطالب پست هاتون بسیار لذت بخش است.
خیلی خوشحال می شوم که به بنده هم سری بزنین و بنده را هم در قسمت پیوندهای وب سایت و وبلاگ هاتون اد نمایین
البته با اجازتون من شما را اد کرده ام.
با تشکر.محمد

سلام
شما لینک شدید
ارادتمند
رامین

hossein-dubai پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:52 ب.ظ

salam ramin jan vasat kament gozashtam gavab nadadi montazert hastam.........

من در خدمتم

آق محسن جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:03 ق.ظ

رامین جان سلام
اومدم دیدم آپ نیستی یدور کامل دیگه زدم... برام تازگی داشت حیفم اومد دوباره کامنت ندم.
دست گلت درد نکنه و بای

سلام
ممنون از نظرتون
سعی میکنم در اولین فرصت آپ بشم
ارادتمند
رامین

سارا یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:43 ب.ظ

سلام رامین جان
چقدر از خوندن مطلبت لذت بردم.مرسی

نعمت جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:36 ب.ظ

باسلام
تو این پستتون ی ایده خیلی خوب بهم دادین
من به تازگی تو یکی از شهر های شمال ایران ساکن شدم
چون تنها زندگی میکنم و اینجا خیلی با کسی دمخور نشدم و هنوز دوست دخترمو پیدا نکردم، برا پُر کردن آخر هفته هام ی مقدار مشکل دارم
بیشتر آخر هفته ها فقط با پیاده روی و دیدن چند قسمت از سریال فرندز میگذره، ک البته بعضی وقتا بدم نمیاد.
الان ک جمعست و داشتم این پستتونو میخوندم دیدم چقد روح و انرژی بهم میده اگه همچین وقتایی برم آسایشگاه سالمندان یا کاری شبیه به این بکنم.ممنون برای پست قشنگتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد