خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

کدوم شهر کانادا براى زندگی بهتره

سلام

دوباره بنده با یه مطلب جدید.

دوستان پرسیده بودند که کدوم شهر کانادا برای زندگی بهتره.

اینهایی که میگم نظر و عقده و اطلاعات منه و قرار نیست بعدا بخاطر این حرفهام منو دعوا کنیداااا

در واقع این که به چه شهری برید بستگی به این داره که اهدافتون چی باشه، وضعیت خانوادتون به چه شکل باشه، انعطاف پذیریتون تا چه حد باشه و ...

اگر تازه واردید و زبان فرانسه رو بهتر بلدید و میخواید توی سیستم فرانسه هم ادامه بدید، شما فقط به ایالت کبک محدود و محصورید، و البته زبان فرانسه شما رو فرانسویها هم قبول ندارند (لهجه کبک خیلی خاصه) ولی اگر بخواید انگلیسی یادبگیرید همه جای کانادا بجز کبک میتونید برید.

تورنتو، مونترال و تا حدی ونکور شهر های بزرگی هستند، موقعیتهای شغلی زیادی توشون هست ولی از طرفی هم آدمای بیکار زیاد و رقابت کاری قابل توجهی هم توشون هست ولی اگر به شهر های دیگه خصوصا شهر های کوچیکتر برید، تعداد موقعیت کاری کمتره، ولی بجاش تعداد افراد متقاضی هم بسیار کمه و شما میتونید راحت تر و بهتر کار پیدا کنید. بزارید براتون یه مثال بزنم، کریم و رحیم دوتا رستوران دار هستند، کریم توی تورنتو و رحیم توی سارنیا Sarnia (یه شهر کوچیک توی انتاریو). اینا هردو احتیاج به یه گارسون جدید دارند و هردو یه آگهی روی شیشه ی مغازشون میزنند. فقط رستوران کریم خیلی بزرگه و چندتا گارسون داره ولی رستوران رحیم کوچیکه و ممکنه جز خودش و همسرش یه آشپز یا ظرفشور داشته باشه ولی چون هرکه بامش بیش برفش بیشتر، هر دو تقریبایه درآمد دارند. حالا کریم و رحیم هردو آگهی رو صبح روی شیشه ی مغازشون میزنند، کریم تا شب بیست تا رزومه میگیره ولی رحیم بعد از سه روز دوتا رزومه میگیره. کریم از بیست تا رزومه ده تا رو میریزه دور از اون ده تا پنج تا رو از از پشت تلفن رد میکنه، و از پنج تا سه تا که انگلیسیشون بهتره، بیشتر از پنج سال تجربه کار دارند، خوشتیپ و خوشگل هستند رو میگه توی سه تا شیفت مختلف بیان تا ازشون امتحان بگیره و کارشون رو ببینه و بالاخره از اون سه تا یکی رو انتخاب میکنه. ولی رحیم به احتمال زیاد یکی از اون دوتا رزومه که به نظرش اهل تر بیاد رو انتخاب میکنه. بصورت کلی شانس کار گرفتن در شهر های کوچیک بیشتره.

حقوق در شهر های بزرگ بیشتره، ولی هزینه ها به نسبت خیلی بالاتره، پس اگر به شهر های کوچیکتر برید جقوقتون مبلغ کمتریه، ولی خیلی راحت تر میتونید خرج کنید. برای مثال بیمه ماشین در شهر های بزرگ خیلی زیاده ولی اگر در یه شهر کوچیک باشید و حتی هر روز با ماشین سر کار برید باز هم بیمه کمتری رو میدید.

در شهر های کوچیک تمام امکانات بصورت لیستی مثل بیمارستان، کتابخونه، فروشگاه های بزرگ، خدمات امدادی و غیره وجود داره و میشه گفت کیفیتش خیلی بالاتر هم هست ولی ممکنه چیزهای خاص مثل یه مارک خاص یا دکتر فوق تخصص یا دانشگاه با یه رشته ى خاص وجود نداشته باشه.

هزینه خونه و اسکان در شهر های کوچیک خیلی کمتره، ولی برای مثال جامعه ی ایرانیها یا فروشگاه های ایرانی در شهر های کوچیک خیلی کمیاب یا نایاب باشه.

برای جمع بندی باید بگم اگر یه کار خوب توی یه شهر بزرگ ندارید، دلبستگی به جامعه ی ایرانی ندارید، یه سری دوست نزدیک در یه شهر بزرگ ندارید و عاشق زرق و برق تورنتو نیستید، بهتره از پایه زندگی رو در شهر های کوچیکتر بنا کنید چون در بلند مدت منفعتهای زیادی داره.

بهتره توی یه شهر بزرگ بیاید، چند روز یا چند هفته سعی کنید خودتون رو پیدا کنید و در همین میان سعی کنید مقدمات رو برای اسکان در یه شهر اقماری و کوچیکتر محیا کنید. مثلا اگر میخواید اطراف تورنتو باشید میتونید برید به نیومارکت، بری، گلف، همیلتون یا واترلو.

امیدوارم تونسته باشم تا حدی کمکتون کنم.

ارادتمند

رامین

لباس پوشیدن در کانادا

سلام

احوال دوستان عزیز؟ خیلی چاکر همگی هستم.

باید ببخشید اگر نوشتن این مطلب یکم طولانی شد. سرم کمی شلوغ بود ولی دلم همواره با دل شماست

بخاطر سوال بعضی از دوستان صلاح دیدم مطلب امروز رو به لباس و پوشش در کانادا اختصاص بدم.

بطور کلی همونطور که همه میدونیم کانادا کشور سردیه و بخاطر حالت جغرافیاییش در مناطق شمالی، نزدیکای قطب که تقریبا خالی از سکنه هست هیچ وقت زمستون تموم نمیشه. در بیشتر شهرهای کانادا (تورنتو، مونترال، کبک سیتی، کلگری، ادمونتون و ...) زمستان بلند مدت و سرد و فصل گرما کوتاه و در میان شدیدا گرمه (الان تورنتو حدود بیست تا بیست و پنج درجه هستش). شهر هایی هم مثل ونکور وجود داره که بصورت کلی آب و هوای معتدل و بیشتر باران بجای برف داره.

برای آوردن لباس بنده توصیه میکنم سعی کنید بیشتر لباسهای شخصی (لباس زیر، بلیز، شلوار جین و پارچه ای، دامن، لباس رسمی، کفش ورزشی و رسمی) و بطور خلاصه لباسهایی رو که بدون توجه به هوا براتون استفاده دارند و خیلی محدود لباس گرم (کاپشن نسبتا کلفت، شال و کلاه و دستکش پشمی) با خودتون بیارید، چون اولا لباسهای گرم ایران به درد اینجا نمیخوره، ثانیا با این قیمت دلار تفاوت قیمت زیادی وجود نداره و ثالثا اگر لباسی از اینجا بخرید که به هر دلیل (مثلا به اندازه کافی گرم نیست، یا پاره میشه یا آب توش نفوذ میکنه) بخواید تعویض یا پس بدید این کار خیلی راحته.

یه نکته خیلی ریز هست که من دلم میخواد اینجا بازش کنم و اون اینه که به مرور زمان بدن شما به سرمای اینجا عادت میکنه. مثلا من با چند نفر از دوستان که توی پاییز تازه اومده بودند اینجا بیرون بودیم، اینا همه لباسهای خیلی گرم پوشیده بودند در صورتی که گرمای هوا حدود صفر یا حتی کمی بیشتر بود، اما برای من که زمستون سوم یا چهارم بود هوا فقط کمی سرد بود و فقط روی لباس معمولیم (پیراهن و شلوار) یه کاپشن پوشیده بودم. منظور من اینه که وقتی شما میاید و زمستون اولی که اینجا هستید سرمای هوا خیلی قابل توجه خواهد بود ولی بعد از یک مدت با توجه به همه جوانب سر و کله زدن با سرما براتون راحت تر میشه.  اگر امکانش براتون هست سعی کنید بین اواخر آپریل و اواخر آگست بیاید چون توی این بازه زمانی هوا نسبتا گرم یا خیلی گرمه و مجبور نیستید علاوه بر همه مشکلات مهاجرت با سرمای هوا هم سر و کله بزنید.

اینجا معمولا در مواقع سرما شما یا از ماشین استفاده میکنید یا از وسایل نقلیه عمومی که معمولا برنامه خاص و مرتبی داره و اگر با حساب و کتاب عمل کنید مدت زمان در سرما بودنتون رو به حداقل میرسونید.

بطور کلی توی کانادا چه در سرما و چه در گرما شما به یه پوشش سبک مثل ژاکت بهاره نیاز دارید چون توی زمستون حتی اگر از ماشین استفاده کنید باز هم برای سوار و پیاده شدن به یه پوشش که بتونه برای زمان کوتاهی روند از دست دادن گرمای بدن رو کاهش بده نیاز دارید و در تابستون هم وقتی از یه هوای گرم وارد به فضای داخلی خنک میشید نمیخواید بدنتون به یکباره سرد بشه و این باعث سرماخوردگیتون بشه.

دوستان باید باز هم ببخشید که دیر به دیر مینویسم و ممنون از کامنتهاتون که باعث دلگرمی بندست.

در زیر هم سوال یکی از دوستان و جواب بنده رو میبینید که گرچه خارج از موضوعه ولی خوندنش خالی از لطف نیست.

ارادتمند

رامین 



سلام رفیق

خسته نباشی

رفیق،من که گفتم چند ساعته با بلاگت آشنا شدم،چرا عصبی میشی؟ 

یه سوال،خبر داری قوانین رانندگی با ماشینای سوپر اسپورت توی تورنتو چجوریه؟سرعت و این چیزا منظورمه.آخه وقتی یکی یه بنز SLS میگیره،نمیتونه که با سرعت یه cadillac باهاش تو خیابون یا اتوبان بره که.

اینم بگم که گشتم تو نت،در این مورد چیزی پیدا نکردم،فقط قوانین رانندگی معمولی و عامه رو نوشته بود.

البته اگر تا حالا بهش برخوردی یا خبر داری،اگر نه که نمیخوام زحمت بیفتی.

سپاس


سلام

جواب سوالتون خیلی سادس

قوانین برای همه یکیه، مجازات هم برای همه یکیه

البته برای نکته ای هم که فرمودید اینجا راه حل داره

اگر ماشین شما قدرتی داره که شما نمیتونید در جاده های معمولی ازش استفاده کنید، میتونید اون رو به پیست مسابقه ببرید و تا جایی که میتونید از قدرت ماشین استفاده کنید، البته اگر این کار رو هم نکنید باز هم راه حل هایی پیش بینی شده

مثلا اگر شما با یه بنز اس ال اس توی یه اتوبان با حداکثر سرعت ١٢٠ کیلومتر در ساعت، با سرعت ١٨٠ رانندگی کنید (بصورت کلی بیش از یک و نیم برابر سرعت مجاز) شما از دسته خلافکارهای رانندگی به دسته خلافکارهای جنایی سعود میکنید. حالا فرق این دوتا چیه؟! یه خلافکار رانندگی جریمه نقدی میشه، گواهینامش برای یک مدتی ضبط میشه و ماشینش هم تا تعیین تکلیف میره پارکینگ. ولی مثلا در مثال بالا اگر شما رو با بیش از یک و نیم برابر سرعت مجاز بگیرند، ماشین به نفع دولت ضبط، شما بازداشت و زندانی و مادام العمر از رانندگی محروم میشید. پس بصورت خلاصه اگر بنز خریدید بهتره قوانین رانندگی رو رعایت کنید وگرنه کاری میکنند که بنز که هیچی، دیگه حتی نتونید سوار کادیکاک هم بشید

من شنیدم که توی المان توی بزرگراه ها محدودیت سرعت نداره ولی یه همچین چیزی در کانادا صادق نیست.