سلام اینم یه مطلب جالب دیگه از کانادا جون در وبلاگش :
من قبلن هم این رو گفتم که مهاجرت ریسک بزرگیه. لزومن همه مهاجرها آدمهای موفقی نیستن. طبق آمارهای رسمی اداره مهاجرت درصد قابل توجهی از مهاجران (حدود 30 درصد) ظرف کمتر از سه سال این کشور رو ترک می کنن. یعنی تقریبن از هر سه تازه مهاجر به کانادا یک نفر خیلی زود و قبل از سیتی زن شدن کانادا رو ترک می کنه و به کشور خودش یا .....
ادامه مطلب رو میتونید در آدرس زیر بخونید :
http://canadajoon.blogfa.com/post-164.aspx
ارادتمند
رامین
سلام
در پی درخواست های وسیع آدرس و شماره سازمان جهانی مهاجرت من اطلاعاتش رو براتون میگذارم :
آدرس : ایران - تهران - خیابان ولیعصر - خیابان خرسند - کوچه لادن - پلاک ۳
تلفن :
۲۲۰۴۵۳۶۴
۲۲۰۴۸۸۸۶
۲۲۰۴۸۸۸۷
فاکس :
۲۲۰۴۴۹۲۹
ارادتمند
رامین
سلام
من برگشتم با کلی اطلاعات که البته نمی دونم از کجا شروع کنم پس بهتره شما خودتون موضوعات مورد نیازتون رو برای من بفرستید تا اگر اطلاعاتی در موردش دارم براتون بنویسم .
فعلا براتون از بردن اجناس و وسایل منزلتون به کانادا براتون میگم .
شما در موقع رفتن به کانادا به عنوان یک مهاجر حتی میتونید خونتون رو هم از ایران همراهتون ببرید ولی تنها دفعه اول . پس از اون به بعد چی ؟!! خوب از اون به بعد تنها چیزهایی که در توی فرم اجناسی که دنبال شما می آیند ( Goods to Follow ( نوشتید رو می تونید ببرید که البته قوانین و ضوابطش رو در زیر براتون می نویسم .
چیزهایی که بعدا می آورید (مواردی که توی فرم Goods To Follow می نویسید) :
1- البسه و پوشاک ( عکس نمی خواهد – تعداد نمی خواهد – مشخصات نمی خواهد )
2- جواهرات ( عکس می خواهد – تعداد نمی خواهد – مشخصات نمی خواهد )
3- فرش ( عکس می خواهد – تعداد می خواهد – مشخصات می خواهد ) ( پشت هر عکس سایز و رنگ و بافت و طرح فرش نوشته شود )
4- تابلو نقاشی ( عکس نمی خواهد – تعداد می خواهد – مشخصات نمی خواهد ) ( تابلو فرش تابع قوانین فرش است )
5- دارو ( اونهایی که فروششون آزاد هست رو میتونید به مقدار متعارف ببرید و اونهایی که فروششون ممنوعه رو با نسخه پزشک تا مصرف سه ماهتون رو ببرید و دارو های کدئین دار هم که کلا بردنشون ممنوعه )
6- سبزی خشک
7- میوه خشک
8- ادویه جات
9- خشکبار ( تمامی آجیل های تواضع بجز قارا ( قره قروت ) و کشک )
10- ملافه و رو تختی ( رخت خوابهای مارک دار و جنسهایی مانند پشم و پر در کانادا قیمتشان بالاست و بهتر است از ایران خریداری شوند ولی رخت خوابهای از جنس الیاف صنعتی مانند لایکو قیمتشان در کانادا ارزانتر از ایران است )
11- کتاب ( بصورت فله ای ... نه اصلا یک کتابفروشی ... چون کانادایی ها کتابخون ترین ملت دنیا هستند ورود هیچ کتابی به کانادا برای استفاده شخصی ممنوع نیست ) ( البته یک نوع پست هست به نام پست مطبوعاتی که در همه دفاتر پستی هست و شما با اون میتونید کتابها رو با هزینه بسیار کمی پست کنید )
12- وسایل آشپزخانه ( وسایل آشپزخانه مارکدار در کانادا گران است ولی وسایل اشپزخانه با مارک معمولی مانند ایکیا در کانادا همان قیمت ایران یا حتی کمتر است )
13- وسایل ورزشی ( اگر وسایل ورزشی شما مارکدار است و نو و گران اسم آنها را نیز ذکر کنید ولی برای وسایل ورزشی معمولی ذکر نام لازم نیست )
14- ساز موسیقی ( تنها نام ساز موسیقی ذکر شود )
15- دوربین عکاسی ( اسم دوربین و شماره سریال انها ذکر شود )
16- دوربین فیلم برداری ( اسم دوربین و شماره سریال انها ذکر شود )
17- لپ تاپ ( مارک لپ تاب و شماره سریال انها ذکر شود )
18- ساعت مچی ( تنها اگر قیمت انها بالای 500 دلار است توصیه می شود در این فرم ذکر شوند )
19- وسایل کار ( تنها کلمه Tool Box ذکر شود )
20- مبلمان ( عکس می خواهد – تعداد می خواهد – مشخصات می خواهد )
21- میز و صندلی نهار خوری ( عکس می خواهد – تعداد می خواهد – مشخصات می خواهد )
22- وسایل اتاق خواب ( عکس می خواهد – تعداد می خواهد – مشخصات می خواهد )
23- پرده ( عکس میخواهد – متراژ می خواهد )
24- کمد بوفه ( عکس وسایل داخل را میخواهد – تعداد صنایع دستی و نقره در ان ذکر شود )
25- پالتو پوست ( تنها اگر نو است عکس آن را بگیرید )
26- کیف مارک دار و گران قیمت ( تنها اگر نو است عکس آن را بگیرید )
چند نکته :
1- بهتر است موارد بالا رو همگی توی فرمتون ذکر کنید چون ممکنه الان تصمیم به بردن بعضی چیز ها نداشته باشید ولی بعد که میاید ایران به دلیل آشنایی بیشتر با تفاوتهای ایران و کانادا دلتون بخواد یکی از وسایلتون رو ببرید که اگر اون رو توی فرمتون ذکر نکرده باشید هم مشکلی پیش نمیاد ( فقط باید پول گمرک اونها رو بدید که خیلی بالاست و بعدش دیگه یاد می گیرید حرف من رو گوش کنید !!! )
2- در مورد عکسها هم شما وقتی دفعه اول میرید عکسهایی که در بالا گفتم رو با خودتون می برید و توی بخش مهاجرت فرودگاه براتون مهرش میکنند و دفعه بعد اگر گمرک نگذاشت وسایل بالا رو ببرید با نشون دادن عکس مهر دار اون وسیله میتونید اون رو بدون گمرک وارد کانادا کنید .
3- وسایل کامپیوتری و اطلاعاتی مثل هارد دیسک - انواع سی دی ( شو – فیلم – عکس – اطلاعات و ... ) – اسکنر و ... برای استفاده شخصی به کانادا مجازه . البته اگر کپی غیر مجاز باشند و اونها رو در مکانهای عمومی مثل کافی نت یا مدرسه به کامپیوتر وصل کنید سیستم امنیتی به کار میوفته و اون موقع فاتحه تون خوندس .
4- در ضمن دوستان عزیز چیزهایی که محدودیتی نداره باید به اندازه مصرف شخصی برده بشه نه اینکه برای مثال دو تن پسته به عنوان خشکبار برای مصرف شخصی ببرید ( این رو برای اون دوستانی گفتم که تفکرات اقتصادی مغزشون یکهو فوران کرده )
چیزهایی که به هیچ وجه نمیتونید وارد کانادا بکنید :
1- سبزی تازه و سرخ شده
2- میوه تازه
3- گوشت تازه
4- بذر گیاهان – ریشه گیاهان – خود گیاهان – خاک
5- اسلحه گرم و سرد (میتونید اسلحه های ورزشی که در ایران جواز نیاز نداره و خنجر های خانوادگی رو همراهتون ببرید)
6- مواد مخدر
7- لبنیات و مشتقات آن
8- کنسرو
اطلاعات بیشتر رو از سایت زیر بگیرید :
http://www.cbsa-asfc.gc.ca/publications/pub/rc4151-eng.html#P001
منتظر سوالاتتون هستم
ایمیل من : Ramincanada@yahoo.com
ارادتمند
رامین
مژده مژده
سلام
دارم میرم تهران برای کلاسهای سازمان جهانی مهاجرت
(IOM)
وقتی برگردم کلی گزرش و مطلب و نکته براتون دارم .
البته این چند روزه هم به لطف رایانه همراه ( معادل فارسی Laptop )هر روز یک مطلب کوچیک رو می گذارم .
منتظر برگشتن من خبرهای تازه باشید .
ارادتمند
رامین
مژده مژده
سلام
امروز یه سایت پیدا کردم که مخصوص مرتبط شدن مهاجران با هم است ... باور نمی کنید !!! خوب کلیک کنید !
توش ایرانی هم زیاده
اول باید عضو بشید و بعد میتونید با دوستان مهاجر به کانادا از هر قوم و کیش و با هر شغل و مکانی به تفکیک شغل و کشور مادری و محل سکونت در کانادا و ... ارتباط برقرار کنید.
ارادتمند
رامین
سلام
الان داشتم توی سایت ایرانتو می چرخیدم دیدم یک سری عکس از مونترال ( شهری که قراره ما بریم ) گذاشته :
http://www.iranto.ca/persian/article/article-show-msg.php?arid=274
ارادتمند
رامین
سلام
در پستهای قبلی هم گفته بودم که من به ورزش تیراندازی علاقه دارم برای همین هم سعی کردم اطلاعاتی در مورد تیراندازی در کانادا پیدا کنم که فکر کردم شاید شما هم به دونستنش علاقه داشته باشید :
در کانادا تیراندازی یکی از ورزشهای اصلی محسوب میشه و خیلی رونق داره . باشگاه های زیادی در کانادا به آموزش و تمرین تیراندازی می پردازند که البته بهای این ورزش در کانادا نیز مثل سایر کشورها بالاست .
تا جایی که بنده توانستم اطلاعات کسب کنم هزینه یک جلسه تمرین ازاد در یک سالن تیراندازی در حدود 50 دلار کانادا و به علاوه هزینه سلاح و مهمات است و اگر آموزشهای لازم ( که بصورت رسمی در کلاسهای تئوری و عملی و در ازای تقریبا 70 دلار کانادا به افراد داده میشه و در اخر هم به تیرانداز مدرک خاصی مبنی بر گذراندن دوره داده میشه ) رو ندیده باشید باید یا تحت یک نفر خبره و یا با مربیان و مسئولین باشگاه به تیراندازی بپردازید .
در ضمن هزینه عضویت یک ماهه بصورت تقریبا نامحدود هم در حدود ماهیانه 150 تا 200 دلار کانادا میشه .
باشگاه ها معمولا دارای فروشگاه سلاح و مهمات و سلاح های کرایه ای و امکاناتی همچون استراحتگاه و کمد وسایل شخصی می باشند.
در ضمن در فروشگاه های عرضه سلاح ، سلاح بصورت آزاد و در ازای مبلغ بسیار کمی ( تقریبا 10% قیمت ایران ) و به همراه مجوز فروخته میشه .
در ضمن شکار گاه های بسیاری در کانادا وجود داره که حیواناتی مثل کاریبو ، انواع گوزن و خرس گریزلی برای شکار هست .
مجوز شکار هم به راحتی و توسط فورشگاه های عرضه سلاح فرخته میشه .
سلام
با توجه به نظرات و ایمیل های رسیده واجب دونستم یه بیوگرافی از خودم و خانوادم بدهم :
اسم : رامین
تحصیلات : در حال گذراندن پیش دانشگاهی ( تو مایه های بی سواد )
رشته : ریاضی-فیزیک ( کشک )
متولد : ژانویه ۱۹۹۱ میلادی ( دی ۱۳۶۹ هجری شمسی )
من فرزند اول خانواده هستم و فقط یه برادر دارم که ۲ سال از من کوچیک تره . پدرم تحصیل کرده رشته برق و مادرم روانشناسی و سنشون تقریبا ۴۵-۴۸ ساله .
ما برای استان کبک اقدام کردیم و اول وارد مونترال میشیم ولی به احتمال زیاد بعد از گرفتن کارت
PR ( حدودا یک ماه پس از ورود ) میریم تورونتو . البته تصمیم نهایی رو اونجا می گیریم .
هر کس سوال دیگه ای درباره من داره مطرح کنه تا جواب بدم .
ارادتمند
رامین
سلام
قضیه از بیش از ۸-۹ سال پیش شروع شد ... حدود ۹ سال پیش ما و خانواده یکی از دوستای پدرم خیلی خیلی با هم دوست بودیم تصمیم به مهاجرت گرفتیم . پدرم و دوستش که از جوونی با هم دوست بودند و بعد از ازدواج هم این دوستی ادامه داشت و ارتباطمون جوری بود که هر هفته یا ما خونه اونها بودیم و یا اونها خونه ما . اونها هم دو تا بچه داشتند مثل ما که یکی 1 سال از من بزرگتر و یکی 3 سال از من بزرگتر بود که در کل همبازی های خوبی برای هم بودیم .
یکبار به سرمون زد بریم کانادا اونم نه با برنامه ریزی دقیق . تازه اول دورانی بود که مهاجرت داشت راه می افتاد . یک روز که رفته بودیم تهران پدرم از سفارت کانادا شرایط مهاجرت رو پرسید و اومد اصفهان و به دوتا خانواده اعلام کرد . از اون به بعد صحبت در مورد کانادا شده بود نقل مجلس ما دو خانواده . چند وقت بعد تقاضا دادیم برای مهاجرت و نوبت مصاحبه اونها چند سال زودتر از ما افتاد . اونها رفتند سوریه و مصاحبه کردند و قبول شدند ولی ما که رفتیم از همون اول ردمون کردند ( اون زمان مصاحبه در دو جلسه و دو روز انجام میشد که اگر روز اول قبول میشدید میگفتند فردا هم بیاید. ) با اینکه شرایط هر دو خانواده یکسان بود ولی اونها رو قبول کردند و ما رو نه .
رفتن ما به سوریه اگر چه نتونست موفقیت آمیز باشه ولی به ما یک سری اطلاعات داد . ما فهمیدیم که هر چه سوابق کاری مستند بیشتر ولی مدارک ساختگی کمتری داشته باشیم اونها بیشتر ما رو می خواهند در صورتی که ما دفعه اول در مدارکمون (منظورم مدارک پدر و مادرمه ... من اون زمان تازه کلاس چهارم – پنجم دبستان بودم ) همه سوابق رو مبتنی بر این نوشته بودیم که از وقتی که از در دانشگاه اومدیم بیرون یا مدیر یه شرکت بودیم و یا رئیس یک کارخونه . در ضمن فهمیدیم که اگر بجای دولت فدرال از دولت کبک تقاضای مهاجرت کنیم شانس قبول شدنمون خیلی زیاد تره . در ضمن اونجا اتفاقی پدر و مادرم رو به یه کنسرت در بخش فرانسوی زبان سفارت دعوت کرده بودند که همین باعث علاقه اونها به زبان فرانسه شد و از همون سوریه یک درخواست برای مهاجرت به کبک دادند و از اونجا بود که برنامه مهاجرت دوم ما شروع شد .
دوستامون همون موقع ها رفتند و الان 4-5 ساله که اونجا هستند . وقتی اومدند ایران شروع کردیم همگی فرانسه خوندن و الان پدر و مادرم دیپلم فرانسه دارند و من و برادرم هم چند کلاسی خوندیم . بعد از برگشتنشون همه چیزمون رو تغییر دادیم و با یک وکیل هم مشاوره کردیم و بعد از چند وقت وقتی رفتند مصاحبه با کمال میل قبولمون کردند . بعد از 18 ماه از مصاحبه برگه های پزشکی ( به اصطلاح medical ) اومد و سریع ازمایشات و معاینات لازم رو انجام دادیم و برگه ها رو فرستادیم و سه ماه بعد هم پاسپورتهامون رو برای زدن ویزا تحویل دادیم و همه چیز به خوبی و خوشی تموم شد ولی چون اون موقع ( اول مهرماه ) اول زمستان بود ترجیح دادیم وایسیم و توی بهار که فصل گرمای اونها هست بریم کانادا تا وقتی میرسیم دچار افسردگی نشیم . دوستانمون هم که قرار بود با هم بریم بعد از این مدت چند باری اومدند ایران و بهمون سر زدند و مخصوصا بچه هاشون به من در مورد تحصیل در اونجا خیلی کمک کردند. ما هم دیگه تا 3 ماه دیگر راهی میشیم بسوی زندگی نو همراه با خوشبختی .
اردتمند همگی شما
رامین
سلام
امروز داشتم یه دوری توی سایت شرکت های هواپیمایی میزدم .
اولا بلیط برای کانادا ( مونترال ) زیر ۸۰۰-۹۰۰ دلار ( کانادا ) پیدا نمیشه . در ضمن قیمتها خیلی متفاوته . البته خیلی از شرکت ها اصلا پرواز از تهران ندارند و فقط شرکت هایی مثل بریتیش ایر ویز (British Airways) و لوفتانزا (Lufthansa) از تهران پرواز دارند . معمولا پرواز ها در اروپا عوض میشه و از اونجا همه شرکت های هواپیمایی پرواز دارند .
اینم لینک چند تا پرواز تهران-مونترال :