خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

یک هفته گذشته چگونه بود ؟

سلام

طبق معمول همه مطالب اول یکم درد و دل

اولا یک چیزی دیدم که داشتم شاخ در میاوردم: یک نفر (آقا با خانم) برای من پیغام داده که قربونت به دعوتنامه برای ما بفرست ... میدونی که این کار توی اون کشور بدون مشکل و سادس و یک فرمه که فقط باید جای خالیهاش رو پر کنی و هیچ مسئولیتی هم برای تو نداره

آخه میخوام بهش بگم که این جریان از دو صورت خارج نیست:

1- نمیدونی که خوب بپرس و تحقیق کن ... من فقط میتونم برای دوستای نزدیکم و خانوادم و افرادی که از نظر شغلی توی کمپانیم نیازشون دارم دعونامه بدم ... وقتیم من برای کسی دعوتنامه بدم و یارو بیاد اینجا اگر بگه خوب من پول ندارم دولت راحت بهش به اندازه حقوق یک فرد فعال پول میده وای بعدش کاملا از من کم میکنه ...  اگر مریض بشه خرج دوا و درمونش با منه ... اگر خلاف کنه اول من مسئولم بعد خودش ... دادن دعوتنامه هم کلی اطلاعات و مراحل و تشریفات اداری داره

2-  میدونی و حرف میزنی که میخوای منو خر کنی ... آخه مرد حسابی یه نگاه به من و مطالبم بنداز ... من حتما اونقدر میدونم که به این مفتی ها خر نشم و برای تو دعوتنامه الکی بدم ... مگه کشکیه که سه سوته برای تو من دعوتنامه بدم و تو هم شاد و خرم بیای اینجا و به ریش من بخندی

از اینا بگذریم


در ضمن در مورد عکس هم واکنشهای خوبی داشتم ولی مشکل اینجاس که من باید هر عکسی رو کاملا ویرایش کنم چون اگر املاک کسی با چهره فردی توش معلوم باشه و یارو به فرض محال بفهمه بعد میتونه زندگی من رو زیر و رو کنه


هفته گذشته هفته ای بود پر از اتفاق

اول که رفتم کلاس روانشناسی رو حذف کردم ... همه چیزش خوب بودا ولی اولا من وقتشو نداشتم و ثانیا خیلی حوصله میخواست چون پروژه زیاد داشت

در ضمن این هفته دوباره رفتم کار داوطلبانه توی کتابخونه ... هفته پیش جلسه بخاطر مریضی رئیس تعطیل شد ... این هفته هفته آخر آموزش بود و از هفته دیگه باید با بچه ها کار کنیم

امروز بخاطر اینکه روز قبل از Long weekend بود سه تا امتحان داشتم و کلی هم پروژه برای این سه روز تعطیلی بهمون دادند ... برای اطلاع اونایی که نمیدونند بگم که توی کانادا هر ماه حتما یک آخر هفته رو با تعطیل کردن جمعه یا دوشنبه آخر هفته طولانی میکنند که این دفعه دونبه که عید شکرگزاری هست رو انداختند دنبال تعطیلات ... توی روز شکرگزاری باید بوقلمون خورد و یک سری چرت و پرت دیگه که تقریبا همه نهادها هم بک مهمونی نهار گرفتند و من چند جا دعوتم فکر نکنم هیچکدوم رو برم

سخت به دنبال یک کار درست و حسابی هستم و فعلا رکود اقتصادی در بازار آزاد جیب من اتفاق افتاده ... موجودی کیف پول رفته پایین و اگر نشه مجبورم دوباره (و برای چندمین بار) از حضرت پدر وام و مساعده و کمک بلاعوض و کمکهای مردمی و سوبسید و غیره بگیرم (فقط اسماش فرق داره ولی همش از جیب بابا - یا کارت بابا - به جیب من - یا کارت من -  واریز میشه و همش وجه رایج مملکت فرنگستانه

امروز اولین امتحان انگلیسی معمولی Regular English در زندگیم رو دادم (این با انگلیسی به عنوان زبان دوم ESL فرق داره و این همونیه که کانادایی ها هم میخونند) اینقدر زیاد نوشتم که فکر کنم معلمم نمرم رو بده چون حوصلش از خوندن چرندیات من سر میره و نمره کامل رو میزاره زیر برگه

فردا شب تولد دوستمه

 فعلا میرم بخوابم

ارادتمند

رامین

نظرات 7 + ارسال نظر
سهیلا شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:05 ب.ظ

سلام رامین عزیز.
از مطالب خوب وزیبایی که میذاری ممنونم
خیلی خوب و مفیدند
راستش من یک سوال دارم که از هرکه پرسیدم جواب واضحی به من ندادند

من حدود یک ساله دیگه میام کاناداو میخوام قبل از اینکه برسم اونجا مدارک تحصیلیم رو ارزیابی کنم یعنی با مدارک کاندا معادل سازی بشه. ایا امکانش هست ؟
و ایا شما میتونید سایت یا ارگانی رو معرفی کنید؟
ممنونم

بله
با دانشگاه ها تماس بگیرید
با انجمن همکارانتون تماس بگیرید
مثلا انجمن مهندسین عمران یا انجمن پزشکان عمومی و ...

محبوبه یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:21 ب.ظ http://www.pesaramk1.blogfa.com

دو تا از پسر دایی های منم تورنتو هستن. اونا هم به خاطر اینکه از اون وامهایی که گفتی استفاده کنن، دارن فوق لیسانس میخونن. بالاخره این پدرو مادر ها وقتی خربزه میخورن باید پای لرزش هم بشینن دیگه.....اینا وام نیست رامین جان، اینا عشق پدرو مادرهاست....باور کن....

سلام
قبوله
آخه خاله محبوبه از مال پدر که حلالتر برای اولاد پیدا نمیشه که
ارادتمند
رامین

mbz یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ب.ظ http://www.nadiasun.blogfa.com

سلام
داشتم سراغ یک عکس نزدیک به مفهوم خاطرات می گشتم وب شما رو دیدم چون کانادا بودی و منم هنوز هیج جا نرفتم عاشق کانادام به خاطر مناظر ان/
بعدا سر فرصت بلاگتو می خونم.
فقط اگر دل تنگ وطن شدی عکس های که تو یک سایت دیگه گذاشتم ببین.متاسفانه تو ایران فیلتر شده و دیگه نمی تونم عکس هاس دیگه بزارم.
www.fotothing.com/mbz
همیشه شاد و خندان باشی.

سلام
دیدم و لذت بردم
ارادتمند
رامین

امین چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ب.ظ

سلام ممنون از مطالب مفیدت.ایا شغلهای مربوط به حفاری چاههای نفت و گاز پیدا میشود؟

بله زیاد

vali پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:04 ب.ظ

salam agha ramin man 20 salame o daneshjooye parastari am mikhastam age momkene az vaziiate parastara dar canada etela peyda konam thank a lot

سلام
وضعیت شغلی و آموزشی پرستارها در کانادا بسیار عالیه ولی آموزها باید در سطح استاندارد باشه.

mahboobe پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ب.ظ

سلام من تازه وبلاگ شمارا دیدم جالب بود برام فقط ازاول نخوندم ببین من میخوام اگه شد واسه کانادا برای دکترا اقدام کنم . هزینه زندگی اونجا خیلی میشه مثلا چه قدر میشه به پول ما اگه سختت نیست میشه جواب بدی مختصرم بگو خودت از چه طریق اقدام کردی ممنونم مرسی

سلام
جوابتون رو توی متن خود ویلاگ دادم
ارادتمند
رامین

سعید چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:06 ب.ظ

سلام
خواستم بخاطر اینکه وقت میذاری ومطالبی خوبی جمع آوری میکنی ازت تشکر کنم وآرزو میکنم شاد باشی ودرکنار خانواده لذت ببری
دوست جدید شما سعید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد