خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

اونا که اومدند نخونند ... اونا که در آینده دارند میان بخونند !!!

سلام 

امروز یه چند تا سوتی خفن اساسی دادم گفتم خدمت شما بگم شما تکرارشون نکنید . 

امروز از خونه سوار اتوبوس شدم رفتم مرکز خرید راکلند یک سری چیزا خریدم و یه همبرگر هم خوردم و برگشتم خونه . (پس سوتیاش کو ؟!!!‌) 

اولا وقتی اتوبوس بودم دوتا دختر ۱۶-۱۷ ساله اومدند جلو من و هی غر اومدند ... منم که اصلا از دوستی خیابونی و ین غر و غمزه ها خوشم نمیاد محلشون نگذاشتم . 

تا اتوبوس اومد رفتم بالا و کارتی که دیروز خریده بودیم ( کارت استفاده از مترو و اتوبوس برای یک ماه به قیمت ۷۴ دلار که برای دانش آموزا نصف قیمته ) زدم توی دستگاه و رفتم تو ... نگاه کردم دیدم خیلی جاها پره و خیلی از صندلی های دونفره هم یکیش خالیه ولی وسط اتوبوس یک سری صندلی که به جهت بقیه صندلی ها عمود بود کاملا خالیه رفتم روش نشستم ... اون دوتا دختر کذایی هم رفتند روی صندلی های عقب نشستند و من دیدم اینا هی من رو نگاه میکنند و میخندند ... تا رسیدیم به مقصد (راکلند نزدیکه و دوتا ایستگاه با خونه ما فاصله داره ) ما پیاده شدیم و نگاه کردم دیدم پشت سرم تصویر افراد معلول و زنان بچه دار رو کشیده ... تازه دوزاریم افتاد که اونجا جای معلولین و بچه دارهاس و علت اون دوتا دختر رو فهمیدم ! 

رفتم تو و خریدم رو کردم و بعد رفتم طبقه بالا برگر کینگ ... رفتم و از روی خریت گفتم یه همبرگر کوچیک با یه سیب زمینی و یه نوشابه میخوام ! یارو هم حساب کرد و گفت میشه ۸ دلار ! بعد که غذا رو گرفتم و رفتم نشستم دیدم بله این آقای فروشنده من خر رو گیر اورده و گرون پام حساب کرده چون میتونستم یه کمبو ( غذا و نوشابه و سالاد یا سیب زمینی که با هم فروخته میشه ) از توی منوش بخرم با قیمت زیر ۶ دلار ! پس یادتون باشه همیشه کمبو های پیشنهادی خود غذافروشی ها رو سفارش بدید ! 

برگشتنه رفتم سوپر کوشه تق ( دیر خواب ) Couche-Tard که سوپر محلمونه ( نزدیک ترین سوپره که یکی دو کیلومتر با ما فاصله داره ) و آب معدنی و یه قهوه پتی (کوچک به فرانسه ) خریدم و اونجا با یک فروشنده مغربی به نام احمد دوست شدم . این احمد آقا خیلی آدم باحالی بود . در ضمن به چهار زبان فرانسه و انگلیسی و عربی و فارسی صحبت کردم که تازه فهمیدم من چقدر زبون بلدم . سوتی این قسمت اینه که بهتون بگم دوستان اینجا قهوه ها در حد قل قل بجوش داغ و یکهو جو نگیردتون برید بالا چون مثل نویسنده دهتون میسوزه و تا شب هر چی میخورید به اون دلی که هوس قهوه کرده بود فحش آب کشیده و نکشیده میدید ! 

داشتم میومدم از یه پیچ که گذشتم یکهو دیدم یه کپه قهوه ای روی زمین توی پیاده رو و یکم که دقت کردم دیدم سگه ! اقا سگه تا من رو دید یکهو هوس کرد یه نسقی از ما بگیره چنان پرید طرف من که آروارش ار بقل پاچم رد شد و اگر نپریده بودم عقب مچ پام رو گرفته بود . تمام این اتفاقات توی ۱-۲ ثانیه اتفاق افتاد . شانس اوردم بسته بود وگرنه میگذاشت دنبالم و منم با یه شیشه اب ۴ لیتری حتما گیرش میوفتادم . صاحب بی انصاف این سگه این رو بسته بود توی حیاط پشتی خونش که مجاور پیاده رو بوده و هواسش نبوده طناب این سگ گرام تا وسط خیابون هم میرسه ! حالا من این وسط از ترس چنان دادی کشیدم که خودم متعجب شدم تارهای صوتیم چطور یه همچین صدایی از خودش تولید کرد . بعد که فکرشو کردم دیدم عجب خری بودم که واینسادم تا ۹۱۱ بیاد بابای سگ و صاحب سگ رو در بیاره ! 

این بود داستان امروز من ! 

فعلا ساعت از ۴:۳۰ صبح هم گذشته و باید برم بخوابم . 

 

ارادتمند 

رامین

نظرات 11 + ارسال نظر
احمدبلال چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:17 ب.ظ http://www.ahmadbilal.blogsky.com

ویب تان برایم بسیار جالب است.
موفق و سبز باشی
بلال

سلام دوست عزیز
ممنونم
ارادتمند
رامین

محمد چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:35 ب.ظ

سلام رامین جان من از طرفدارای وبتم میشه سایت من link کنی
ّir2can.blogfa.com

سلام محمد جان
وبلاگ شما باز نمیشه !
ادرسش رو چک کنید !
ارادتمند
رامین

نیلوفر چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:12 ب.ظ http://www.neli-basi.blogfa.com

:)))))))))))))))))خیلی خندیدم.مخصوصا اون دو تا دختره!
در مورد پک ساندویچ و نوشابه و سیب زمینی ما قبلا تجربه داشتیم.
دمای هوا اونجا چطوره؟

سلام نیلوفر خانم
دمای هوای اینجا الان بهاری و گرمه !
ارادتمند
رامین

محسن چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:39 ب.ظ

سلام رامین جان
واقعا که خسته نباشی هنوز چند وقت نیست که رسیدی کانادا ولی به اندازه چند ماه بعضی وبلاگ ها مطلب نوشته .
من از طرف همه تشکر میکنم
محسن

سلام محسن جون
بنده هم از شما و همه تشکر میکنم !
ارادتمند
رامین

مریم چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:58 ب.ظ

واقعا متشکرم از جواب سریع وکاملت.حتما دعا میکنم موفق وسلامت باشی.
دوباره ۳ تا سوال:
مبلغ یول هرچه قدر باشه تو فرودگاه ایران گیر نمیدن مثلا نفری ۲۰۰۰۰ تا؟
دلار امریکا رو میخوام بدم دلار کانادا بخرم نه ریال. کجا بهتره بخرم؟

اگر در مورد وضع پزشک ایرانی که اون جا امتحان نخواد بده چه کار دیگری میتونه بکنه چیزی دستگیرت شد ممنون میشم بمن بگی!

موفق باشی

سلام مریم جون
اولا خواهش میکنم اینا همش انجام وظیفست !
ایران رو دقیقا نمیدونم ولی میتونید از گمرک ایران تلفنی بپرسید !
اینجا تمام بانکهایی که توش حساب باز کنید دلار آمریکا رو با دلار کانادا عوض میکنند و هیچ کارمزدی هم نمیگیرند .
در ضمن با عرض معذرت اگر پزشک ایرانی نخواد امتحان بده و دوره بگذرونه فکر نکنم بهش اجازه کار بدهند و باید کارهای متفرقه بکنه !
ارادتمند
رامین

مروارید پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:23 ق.ظ

رامین عزیز پسر خوب درود
از نوشته هات کاملا مشخصه که او ضاع احوال کم کم رو به بهبوده !!! من خوشحالم که توی همین چند روز نوشته هات پر از نکته های کوچیک ولی شیرین شده و این یعنی جوونی تو کار خودش رو کرده و داری با محیط سازگار میشی عزیزم .
برات خوشحالم و شاد باشی

سلام مروارید جان
امیدوارم همین طور باشه !
ارادتمند
رامین

حامد پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:31 ق.ظ

سلام
خوشحالم که سر حالی.
موفق باشی.

سلام حامد عزیز
ممنون و متشکرم
ارادتمند
رامین

حمید پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:49 ق.ظ

سلام. ضمن آرزوی موفقیت برای شما و خانواده.
رامین جان برامون بگو که برای ورود چهار نفر به کشور کانادا سند و مدرکی دال بر موجودی حساب شما از شما خواستند یا نه؟ منظورم اون مبلغیه که باید برای هر نفر برده شود.
دیگه اینکه قرار بود برامون از بلیط هواپیما و طول مسیر سفرتون تعریف کنی .
دیگه لطف کن برامون از مقدار (کیلو) باری که هر نفر باید با خودش ببره توی هواپیما مثلا اینکه هر چمدان باید حداکثر چند کیلو باشه؟
ممنون می شم.

سلام حمید جان
در بدو ورود از ما هیچ مدرکی دال بر داشتن پول نخواستند !
براتون در اینده تعریف میکنم از پرواز و طول مسیر !
بار هم به ایرلاینتون بستگی داره که با مراجعه به سایت ایرلاین اطلاعات دقیق بار رو بگیرید !
ارادتمند
رامین

سیمین دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:04 ق.ظ http://sokote-tanhaii.blogfa.com

سلام
خیلی کارهات جالب بوده
بخصوص این سگه البته شانس آوردی ها ....

سلام سیمین خانم
ممنون و متشکرم
ارادتمند
رامین

سارا چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:51 ب.ظ

راستش رو به خواهی زیاد جالبم نبود اما چون من خیلی تو خودم بودم نمی دونم چرا با خواندن این مطالب مثل آدم های که هیچی نشنیدن زدم زیر خنده اینم از سوتی من.

سلام سارا خانم
ممنون از این تعریفات بی مثالتون
این نشانه لطف شماست به بنده که اینقدر مطالبم رو عمیق میبینید .
البته در دولت مهر آزادی عقیده وجود داره و بنده هم به احترام ازادی عقیده جوابتون رو میدم و نظرتون رو منتشر میکنم .
ارادتمندم
رامین

parisa شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ب.ظ

vay,sag?kheili vahshatnake....ama baghiye sotihat aslan bad nabood,chon bara har ka30 to har jaye 2nya momkene pish biyad,bazam eyval be soti haye to,kheili abero rizi naboode,sotihaye man ro nashnidi!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد