خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

اعمال محدودیت تنها باعث زیاده روی در کارها میشه

سلام

امروز یک روز خیلی معمولی بود که با رفتن به مدرسه شروع شد و با گشت و گذار همراه دوستان ادامه پیدا کرد و با برگشتن به خونه خاتمه یافت.

امروز یک نکته دارم که دوست دارم پست روزانم رو حول و حوش اون بنویسم :

با این اکیپ (گروه) رفقا که رفته بودیم بیرون خوب طبیعتا اینجا کاناداست و گروه مختلط بود. این دخترا که با ما بودند من کل (در کل- میگم که نگید فارسیش یادش رفته) خیلی سر و ساده بودند مثل بقیه آدمای اینجا.

الان که برگشتم خونه و طبق عادت فیس بوکم رو چک کردم یکی از دخترای قامیل در ایران یک سری عکس از یک چیزی شبیه مهمونی گذاشته بود.

وقتی سر و قیافه خودمون و دخترای اینجا و این جوونای ایران رو مقایسه میکنم واقعا میگم خاک بر سر هرچی خارج رفته و خارجیه بکنند که باید بریم هنر گریم و تغییر چهره (توی ایران هنوز بهش میگند هنر آرایش) رو از این داخلیا یاد بگیریم. این دختراشون که همه موها رنگ کرده که معلومه این چهار شوید مو یک 300-400 هزار تومنی خرجش شده و نیم ساعت قبل از مهمونی این ریشه هاش به تجدید رنگ شده که یکهو نیم میلیمترش دو رنگ نباشه. پسراشون هم که این موها آخرین مد فشن البته با تغییرات خاص. لباس هم که برای دخترا از بالا و پایین هواکش داره و پسرا هم که اگه مارک لباس زیرشون از پشت شلوار معلوم نباشه توی مهمونی اصلا راهشون نمیدند.

حالا ماها که مثلا خارجی هستیم (که نیستیم) هممون با لباسهای داغون و البته بسیار ساده و سر و ریخت معمولی بعد از یک روز کاری مثلا ولخرجی کردیم و رفتیم یه ساندویچ مک دونالد و بعدشم به قهوه خوردیم و بقیشم رو هم در حال خندیدن بودیم. نه موهامون خیلی خفن بود و نه رنگی بهش بود که بخوایم ریشش رو رنگ کنیم.

حالا لپ مطلب این که اینجا که آزادیه (مثلا) نه خبری از مدل موهای خیابون جردن هست و نه کسی هفته ای دو بار میره آرایشگاه و نه لباسش حتما باید مارک خاصی داشته باشه ولی همه کار میکنند و زندگی و هر دو جنس مخالف در کمال آرامش و آسایش کنار هم زندگی میکنند و در هر صد مورد دو مورد هم از هم خوششون میاد و به رابطه کاملا معقول برقرار میکنند ولی توی ایران که مثلا همه چیز قانون خاصی داره هر روز شاهد صدها مورد رابطه نامشروع هستیم و همه ولع دارند که حتما اون طوری باشند که میگند نباید باشند.

البته از نقطه نظر شخص رامین اینجا هم هر چیزی رو محدود کنند توش زیاده روی اتفاق میفته !


در ضمن اینکه اینم بگم جدیدا با اینکه هنوز انگلیسی یاد نگرفتم ولی دیگه جمله بندی توی متنای فارسی مثل گذشته برام ساده نیست و البته خط فارسی هم که دیگه واقعا غیر قابل خوندن شده. (قدیما توی ایران هم خط من افتضاح بود ولی اقلا اگه خودم همراه نوشتم میرفتم میتونستم براشون بخونمش ولی حالا دیگه رفتن خودم هم افاقه نمیکنه.


فعلا برم که کلی کار دارم

منتظر نظراتون هستم

ارادتمند

رامین

نظرات 10 + ارسال نظر
حمید شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:16 ب.ظ

سلام
خسته نیاشید
اگع بخوام برای کار بیم کانادا
اول باید کار پیدا کنم یا اول باید ویزا بگیرم و بیام و بعد در کانادا دنبال کار باشم
به عبارت دیگه میشه اول کار پیدا کرد بعد اقدام به اخذ ویزا کرد( با مدرک لیسانس مهندسی)

ویزای کاری رو بدون کار در کانادا هم به شما مدهند ولی اگر دعتنامه کاری از یک کارفرمای معتبر کانادایی داشته باشید شانستون بیشتر میشه

عاطفه شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:34 ب.ظ

سلام
ممنونم از وبلاگ جذابتون و اطلاعات مفیدی که در اختیار قرار میدین
من لیسانس مددکاری دارم همسرم هم فوق لیسانس برق داره هر دوتامون هم عشق کانادا داریم!
شما راجع به بازار کار این دو رشته در کانادا اطلاعاتی دارید که در اختیارمون بذارین؟
ما اخیرا با یه وکیل مشورت کردیم.چون زبان فرانسه بلدیم (البته کمی!) بهمون پیشنهاد داده واسه کبک اقدام کنیم.شما ی پیشنهاد میکننین؟ هر چی باشه شما تجربه حضور در کانادا رو دارین.
منتظر پاسخ شما هستیم

هردو بازار کار خوبی دارند ولی برای مددکاری باید زبانتون رو بهتر کنید
اقدام برای کبک بهترین گزینه شماست

مجید شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ب.ظ

با سلام
برام جالب بود که اتفاقی به وبلاگ شما اومدم وساعت آپ این مطلب رو که دیدم چند دقیقه با کانکت شدن من فاصله داشت گرچه شاید به ساعت کانادا باشه.قشنگه وبه نظر من چیزی مثل معجزس که با این ارتباط بشه میون این همه ایرانی بود در وطن و مثل منی هم بدونم یه هم وطن از کانادا اینطوردلانه صحبت کنه با هم زبانان و هم ریشه هاش.تهش یه حس قشنگ ملیه.خب امیدوارم موفق باشید.لاف مسلمانی و یکرنگی رو ما میزنیم و اونجا یافتندش.عقلانیت دلیل این سیاقه.تخطئه نمیکنم بلکه تحسین میکنم و حسرت میخوریم.مسلمانی رو با خود در پارچه پیچیدن وپیشونی بر مهر زدن اشتباه گرفتیم.

رضا یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ق.ظ

مرسی خیلی قشنگ مینویسی.تو ایران همه فکر ظاهرن فقط.تیپ فشن کشته این مردم رو.ایرانی ها استاد افراط و تفریط هستن. یا از این ور پشت بوم میفتن یا از اون ورش!

دختر آزاد یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:33 ب.ظ http://mybeautifullife1.blogfa.com

من عاشق سادگیو تمییز بودنم

اصلا از این کارا خوشم نمیاد

مهمونیای اینجوریم نمی رم معمولا

ببخشیدا ولی دمت گرم

عاطفه یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:49 ب.ظ

ممنونم از پاسختون
به نظرتون از کی فایل نامبر باز کنیم؟
امکان گرفتن" فاند" تحصیلی واسه لیسانس مددکاری وجود داره؟
امکان گرفتن" جاب آفر" چی؟
من و همسرم نیاز به راهنمایی داریم. ممنون میشیم اگه بهمون کمک فکری بدین

سلام سرکار خانم
اولا که بخاطر کمبود وقت اونطور که شایستس نمیتونم بهتون کمک کنم که از این بابت شرمندم
شما شش ماه قبل از اینکه از نظر زبان آماده بشید تشکیل پرونده بدید.
اگر اینجا با ویزای کاری یا پناهندگی بیاید میتونید وام تحصیلی بگیرید ولی باید در مراکز معتبر رشتتون رو دنبال کنید نه توی کالجهای خصوصی.
پیشنهاد کاری هم میتونید روش کار کنید ولی پیشنهاد کاری رو معمولا به افرادی که تخصص خیلی خاصی دارند یا افرادی که تحصیلات خیلی عالی و بالایی دارند میدهند.
ارادتمند
رامین

مهدی رضاپور چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:10 ق.ظ http://fencer.blogfa.com

بابا دمت گرم. ما که هنوز تو ایرانیم دیگه نمیتونیم خط خودمونو بخونیم. اونجا بیام چه گلی به سرم بگیرم؟ راستی به نظر خودت خط انگلیسیت بهتر شده؟ آخه من خیلی بدخطم و از این بابت خیلی خجالت میکشم.

سلام
خط انگلیسیم که خیلی بهتر شده نسیت به زمانی که ایران بودم
بابا اینجا اینقدر انگلیسی مینویسی که مطمئنا خطت خوب میشه

فاطمه پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ب.ظ

lمتن قشنگی بودامابراهمه جونای ایرانی صادق نیست به نظرم همیشه سادگی زیبایی داره همونطوری که شمابامتن های سادهتون زیبایی خاصی به نوشته هاتون دادین دلم می خواد درباره مونترال بیشترصحبت کنید

من چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:40 ق.ظ

ههههههههههههه


شوخی میکنی...دوست عزیز اینو بدون ک مهندسی کامپیوتر بهترین شرایط کاری رو داره اعم از شرکت هتی خصوصی و ادارات دولتی ..و پول دراوردن در این رشته از اب خوردن هم راحت تره...پس سعی کن اول در مورد هر ایده ای ک ب ذهن مبارکت میرسه تحقیق کنی و مشورت البته با ادمایی ک ی کوچولو فهمیده باشن بعد ارائه نظر کنی....تلبته یادم نبود ک شما بحقوق مستخدمی یعنی گارسونی در مراسم عروسی عادت کردی اگه حقوقش زیاده عمون رو ادانمه بده شما رو چه ب مهندسی کامپیوتر

در اینکه حرف بی ربط میزنى و قصد و غرضى داری اصلا شکى ندارم
ولى قضاوت رو به دیگران میسپارم

شهرزاد شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 01:13 ق.ظ

جالبیشم اینه که وقتی تو ایران حرف از مهاجرت میزنی همه فکر میکنند برای چه جور ازادی و ... میخوای بری ،وقتی میگی حقوق برابر فکر میکنند منظورت چه چیزیه
نمیدونند اوج چیزی که میخوایم همینه که فقط فرصت پیشرفت داشته باشی ،تو محیط کار فرق بین زن و مرد از زمین تا اسمون نباشه
جالبه دوستای محترمی که مدعیند اونطرف فساد وجود داره خودشون اینجا توش غلط میزنند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد